آموزش گام به گام ترسیم سطوح حمایت و مقاومت

ترسیم سطوح حمایت و مقاومت آموزش تحلیل تکنیکال
زمان مطالعه : 11 دقیقه

در مقاله‌ی «حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال» به بررسی و معرفی انواع حمایت و مقاومت پرداختیم. اما نکته‌ی قابل توجه این است که صرفا دانستن انواع سطوح حمایت و مقاومت آن‌چنان که باید به کارتان نمی‌آید، بلکه نحوه یافتن و ترسیم این سطوح است که برایتان مثمر ثمر خواهد بود. از این رو تصمیم گرفتیم در این مقاله به طور کاربردی و ساده نحوه ترسیم سطوح استاتیک و برخی از سطوح پرایسی را برایتان شرح دهیم.

پیش از آن که به ترسیم سطوح بپردازیم، مجددا به اختصار انواع سطح را معرفی کرده و نوع دیدگاه معامله‌گران هر کدام را بیان می‌کنیم. به طور کلی دو دیدگاه راجع به سطوح داریم. دیدگاه کلاسیک و دیدگاه سنتی که به صورت مختصر به آن می پردازیم.

دیدگاه سنتی

دیدگاه سنتی یا کلاسیک به نمودارها بسیار ساده می‌نگرد و بر این باور است که تمام بازارها و نمودارها بر اساس حجم عرضه و تقاضا شکل می‌گیرند. حاصل این دیدگاه حمایت یا مقاومت استاتیک و داینامیک است.

سطوح استاتیک از ترسیم خطوط کاملا افقی بر روی نقاط پیوت و اعداد رُند به دست می‌آید و سطوح داینامیک نیز از اتصال پیوت‌ها با خطوط مورب ایجاد می‌شود که به نام خطوط روند نیز شناخته می‌شوند.

ترسیم سطوح کلاسیک

در این قسمت صرفا به ترسیم سطوح استاتیک می‌پردازیم و ترسیم خطوط روند را در مقاله‌ای جداگانه بررسی خواهیم کرد.

همانطور که اشاره شد، سطوح استاتیک همان سطوح پیوت‌های سقف و کف و یا اعداد رند هستند که به صورت بازه قیمتی توسط یک مستطیل از محل پیوت ترسیم می‌شوند و با نام محدوده (Level) یا سطح یاد می‌شود.

برای ترسیم این سطوح، باید ابتدا یک پیوت بیابید. سپس کندلی که بالاترین سایه یا بیشترین قیمت را دارد علامت بزنید (در این مثال، پیوت سقف مد نظر است). سپس تمام آن کندل را با یک مستطیل علامت زده و مستطیل را به سمت راست ادامه می‌‌دهید. این مستطیل به عنوان محدوده عرضه در نظر گرفته می‌شود. در برگشت نمودار به سمت این سطح، ذهنیت مقاومت وجود دارد و در صورتی که قیمت از این سطح عبور کند، ذهنیت و ماهیت این سطح به حمایت تغییر پیدا می‌کند.

دیدگاه مدرن

اما دیدگاه مدرن با دقت بیشتری به جزئیات نمودارها می‌نگرد و رفتار قیمت را به طور کامل تحلیل و بررسی می‌کند. تحلیلگران این دیدگاه معتقدند نمودارها را سرمایه‌داران یا همان معامله‌گران عمده (نهنگ‌ها یا دست‌های پشت پرده) ساخته و مدیریت می‌کنند و در بسیاری از موارد نمودارها را برای جمع‌آوری نقدینگی، دستکاری می‌کنند.

به عنوان مثال قیمت در نزدیکی سطوح مقاومتی، در بازه زمانی اندکی افزایش شدیدی می‌یابد و از سطح مقاومتی عبور کرده و سپس مجددا به زیر سطح مقاومتی بر‌می‌گردد. با این کار، معامله‌گران عمده، حد ضرر بسیاری از معامله‌گران خرد را فعال می‌کنند و نقدینگی مورد نظرشان را جمع‌آوری می‌کنند.

ترسیم سطوح مدرن

سطوح مدرن نسبت به سطوح کلاسیک بهینه‌تر هستند. به این معنا که معمولا عرض مستطیل‌هایی که برای این سطوح ترسیم می‌شود به نسبت سطوح کلاسیک بسیار کمتر است که باعث کاهش میزان ریسک شما و نقطه ورود بهینه‌تر می‌شود.

سطوح پرایسی انواع مختلفی دارند که در ادامه به نحوه ترسیم برخی از این سطوح می‌پردازیم. همانند سطوح کلاسیک که آن‌ها را از پیوت‌ها ترسیم می‌کنیم، لازم است بدانید که سطوح پرایسی را نیز از کدام قسمت کندل‌ها و یا آرایش کندلی ترسیم کنید تا معتبر باشند.

آرایش کندلی سطوح

به طور کلی آرایش‌های کندلی که نشان دهنده بلاتکلیفی و تصمیم‌گیری معامله‌گران است برای ما اهمیت ویژه‌ای دارد. در اینجا دو نوع آرایش‌ کندلی زیرو تریگر کندل‌ها و بیس‌ها مد نظر است.

کندل‌های زیرو، کندل‌هایی هستند که به دوجی‌ها (Doji) شباهت دارند که در سبک تریگر پرایس اکشن (trigger price action) به زیرو تریگر کندل معروف هستند. این نوع کندل‌ها، سایه‌های بلند و بدنه‌های بسیار کوچک دارند یا کلا فاقد بدنه هستند. این کندل‌ها، بلاتکلیفی، سردرگمی و عدم تصمیم‌گیری معامله‌گران را نشان می‌دهند که معمولا در اطراف پیوت‌ها، محل شکست سطوح، منشاء حرکت‌های شارپ و … دیده می‌شوند.

در بیس‌ها نیز معامله‌گران بلاتکلیف و در حال تصمیم‌گیری برای جهت مسیر نمودار هستند. از آنجا که معمولا بعد از بیس‌ها قیمت به یک سمتی حرکت می‌کند، می‌توان نتیجه گرفت که عموم معامله‌گران به یک نتیجه رسیده‌اند و تصمیم گرفته‌اند که قیمت در چه جهتی حرکت کند. از همین رو این نقاط اهمیت زیادی دارند. در ادامه نحوه استفاده از این نقاط برای تشخیص سطوح حاصل از بیس، پاسکاری کندل‌ها، سطوح پیوتی، منشاء حرکت و سطوح حاصل از شکست بیان می‌کنیم.

سطوح حاصل از بیس‌ها

بیس‌ها یا همان درجا زدن قیمت، در حقیقت محلی برای تصمیم‌گیری تریدرها (معامله‌گران) است که برای ادامه جهت بازار تصمیم‌گیری می‌کنند. می‌توان گفت بیس‌ها هم محل شروع حرکت‌ها و هم محل عرضه و تقاضا هستند.

بر اساس تعریف، به حداقل 3 کندل پشت سرهم که نتوانند نسبت به کندل قبلی خود بالاتر یا پایین‌تر بسته شوند بیس می‌گویند. دقت کنید که نکته قابل توجه نقطه بسته شدن کندل‌ها است و شدوهایی که از کندل قبل خود عبور کرده‌اند را در نظر نمی‌گیریم.

بیس‌ها می‌توانند در ابتدا، انتها و یا وسط روندها تشکیل شوند. در بیس‌ها 3 سطح وجود دارد که برای معامله استفاده می‌شود.

این سه سطح عبارتند از سطح بالایی بیس‌ها که از بالاترین سایه تا مرز مشترک قیمت‌های باز و یا بسته شدن کندل‌ها ترسیم می‌شود. سطح پایینی بیس که از پایین‌ترین سایه تا مرز مشترک قیمت‌های باز و بسته شدن کندل‌ها ادامه دارد و سطحی که باعث خارج شدن قیمت از بیس است. این سطوح حاصل از تشکیل یک بیس است که در آینده توانایی زیادی برای واکنش قیمت دارند.

روند پیدا کردن بیس‌ها و معامله با این سطوح به این صورت است که نخست باید کندل‌هایی را بیابید تا شرایط گفته شده برای بیس را داشته باشد. سپس تمام آن بیس را توسط یک مستطیل علامت می‌زنید. در مرحله بعد به یک یا دو تایم فریم پایین‌تر می‌روید و سطوح بالایی و پایینی و همچنین سطح خروج از بیس را با مستطیل‌های کوچک‌تر مشخص می‌کنید. سپس، منتظر می‌مانید تا قیمت به این سطوح برسد و متناسب با نقش حمایتی و یا مقاومتی آن سطوح اقدام به معامله می‌کنید.

 

 

سطوح پاسکاری کندل‌ها

گاهی در یک حرکت تند و شارپ، دو کندل با بدنه بزرگ و سایه (شدو) مخالف، مطابق با شکل زیر به وجود می‌آیند. به احتمال زیاد محل مشترک شدوهای این کندل‌ها نیز در آینده به عنوان محدوده عرضه یا تقاضا عمل خواهد کرد. این محدوده‌ها نیز نوعی از بیس‌ها در تایم پایین هستند.

 

 

سطوح پیوتی

سطوح پرایسی حاصل از پیوت، نسبت به سطوح پیوت کلاسیک متفاوت هستند. سطوح پرایسی پیوت دارای دو سطح داخلی و خارجی هستند. برای یافتن سطح داخلی کافی است کندلی که پیوت را تشکیل داده است بیابید، سپس اگر پیوت در سقف بود، از سایه‌ی پایینی و اگر پیوت کف بود، از سایه‌ی بالایی به سمت مشترک قیمت‌های باز و بسته شدن کندل‌ها سطحی را رسم کنید.

سطوح خارجی نیز به همین صورت در پیوت‌های سقف از سایه‌ی بالایی و اگر پیوت کف بود، از سایه‌ی پایینی سطح خارجی را ترسیم کنید.

سطوح حاصل از منشاء حرکت

قبل از شروع حرکات شارپ و تند، محدوده‌ای وجود دارد که در آن معامله‌گران در حال تصمیم‌گیری هستند. این محدوده بسیار مهم است زیرا منشا، مبدا و محل تصمیم‌گیری معامله‌گران عمده است. این محدوده‌ها در نقش سطوح حمایت و مقاومتی، قدرت و اعتبار مناسبی دارد. در این نقاط اگر زیرو تریگر کندل و یا بیس وجود داشته باشد، می‌توانید سطوح را از آن‌ها ترسیم کنید.

سطوح حاصل از شکست

شکست یکی از مباحث بسیار مهم در تحلیل تکنیکال است. شکست یک سطح فرایند و تاییده‌هایی دارد که موضوع این مقاله نیست اما به اختصار، به شکستی کامل گفته می‌شود که شرایط زیر را داشته باشد.

  1. کندلی که از سطح عبور می‌کند، بدنه بزرگ داشته باشد و حجم زیادی در آن کندل معامله شده باشد.
  2. پس از عبور از سطح حداقل 3 کندل از آن تایم فریم، بالای آن سطح بماند.
  3. مجددا کندلی در جهت شکست سطح ایجاد شود و از سطح دور شود.

معمولا در اطراف محل عبور قیمت از یک سطح، نقاطی وجود دارد که معامله‌گران در آن، برای شکست و ادامه حرکت تصمیم‌ می‌گیرند. این نقاط می‌تواند به صورت زیرو کندل، بیس، پاسکاری کندلی و … باشد. سطوح حاصل از شکست، به عنوان حمایت و مقاومت معمولا قدرت و اعتبار نسبتا بالایی دارند. به مثال‌های زیر دقت کنید.

نکات مکمل استفاده از سطوح پرایسی

دقت کنید برای معامله با این سطوح، باید اجازه دهید که قیمت به این سطوح برسد و کندلی که به سطح برخورد می‌کند در همان تایم فریم بسته شود. سپس منتظر تایید کندل بعدی باشید.

به عنوان مثال شما یک سطح حاصل از شکست در تایم روزانه دارید. اکنون قیمت به این سطح رسیده است. باید اجازه دهید تا کندلی که به این سطح رسیده است بسته شود و کندل بعدی آن نیز در جهت واکنش به این سطح باشد.

اگر کندل دومی از سطح عبور کند و شرایط یک شکست کامل را داشته باشید، ذهنیت و ماهیت آن سطح تغییر پیدا کرده است و باید در جهت ماهیت جدید سطح معامله کنید.

گاهی نیز ممکن است قیمت از سطح شما عبور کرده و مجددا به زیر سطح برگردد. به چنین شرایطی اصطلاحا هانت شدن سطح گفته می‌شود. در این حالت، در صورت بسته شدن کندلِ بعد از کندل هانت کننده در جهت واکنش به سطح، می‌توانید مجددا در جهت دیدگاه قبلی معامله کنید.

سخن آخر

اگر بخواهیم بسیار ساده مطالب این مقاله را خلاصه کنیم، می‌توان گفت: سطوح پرایسی مختلفی وجود دارد که در محل ایجاد این سطوح باید به دنبال آرایش‌های کندلی یاد شده باشید. سپس از آن نقاط، سطح خود را ترسیم کنید. حال باید منتظر بمانید تا قیمت به این سطوح برسد.

در زمانی که قیمت به این سطوح می‌رسد، سه حالت کلی به وجود می‌آید. اولین حالت این است که قیمت به سطح واکنش نشان می‌دهد. حالت دوم شکست سطح است و سومین حالت، هانت سطح است. شما باید متناسب با این حالات، برای معامله در این سطوح آماده شوید.

پرسش و پاسخ

این سوال جواب ثابتی ندارد و برای جواب باید به مقوله اعتبار سطوح بپردازید. نمی‌توان دو سطح پرایسی و کلاسیک را از نظر قدرت با هم مقایسه کرد و سطوح هر دیدگاه را باید با سطوح دیگر همان دیدگاه مقایسه کرد. اعتبار سطوح در دیدگاه کلاسیک و مدرن متفاوت است. سطوح کلاسیک اعتقاد دارند که یک سطح هرچقدر تعداد برخورد بیشتری داشته باشد، اعتبار بیشتری دارد، در حالی که دیدگاه مدرن معتقد است یک سطحِ بکر که برخورد کمتری دارد، قدرت بیشتری برای برگرداندن قیمت دارد.
خیر. انواع سطوح پرایسی دیگری مانند گره‌های معاملاتی، سطوح حاصل از منشا حرکت حرکات کمپرس، سطوح حاصل از حرکات اسپایک و .... نیز وجود دارد که در این مقاله نمی‌گنجد. برای مطالعه بیشتر می‌توانید به آموزش‌های سبک تریگر پرایس اکشن مراجعه کنید.
محسن امیری

مهندسی عمران خوندم و طی دوران تحصیل وارد بازارهای مالی شدم. کم و بیش 10 سالی هست که در بازارهای مالی فعالیت دارم و شغل اصلیم محسوب میشه و حدود 4 5 سالی هم میشه که با ...

4 پاسخ به “آموزش گام به گام ترسیم سطوح حمایت و مقاومت”

  1. ابوالفضل گفت:

    بسیار عالی و مفید

  2. آریا گفت:

    سلام بسیار عالی
    ممنون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *