شاید با خود فکر کنید در تحلیل تکنیکال با آن همه جزئیات و ابزارها، اجزای کوچکی مانند کندلها کارایی و اهمیت زیادی نداشته باشند. اما چنین نگرشی کاملا اشتباه است. ظاهر هر کندل حاوی اطلاعات فراوانی از میزان عرضه و تقاضا و همچنین قدرت خریداران و فروشندگان است.
کندلها زبان مختص به خود را دارند. گاهی یک یا چند کندل با ظاهری و الگویی خاص در محلی خاص در کنار یکدیگر قرار میگیرند و خبر از افزایش یا کاهش قیمت میدهند. در ادامه این مقاله قصد داریم تا دو الگوی کندلی پر تکرار ستاره شامگاهی و ستاره صبحگاهی را معرفی کرده و نحوه استفاده از هر کدام در معاملات را بیان کنیم.
کندلها از قیمتهای معاملاتی طی یک بازه زمانی تشکیل میشوند. از بین تمام قیمتهایی که معامله در آنها صورت میگیرند، تنها قیمتهای اولین (Open)، آخرین (Close)، بیشترین (High) و کمترین (Low) در یک کندل دیده میشوند.
محل قرار گیری این قیمتها است که اشکال مختلف کندل را میسازند. همچنین هر کندل از دو بخش سایه (shadow) و بدنه (Body) تشکیل شده است که اندازه و طول هر کدام معنا و مفهوم مختص به خود را نیز دارد.
به عنوان مثال اگر یک کندل دارای سایه بالایی بلند باشد، به این معنا است که عدهای فروشنده با افزایش میزان عرضه، توانستهاند قیمت را کاهش بدهند و برای سایههای پایین بالعکس است. بدنه بلند و بزرگ نیز نشان دهنده قدرت مطلق خریداران یا فروشندگان است.
حال اگر کندلهایی که هر کدام مفهوم خاص خود را دارند، به صورت تک و یا چندتایی در محل حمایتها و مقاومتها با آرایش خاصی قرار بگیرند، نشانگر کاهش و یا افزایش قیمت در آینده خواهند بود.
الگوی ستاره صبحگاهی جزء الگوهای سه کندلی میباشد که نوید بخش افزایش قیمت در آینده خواهد بود. کندل اول در این الگو باید بدنه نسبتا بزرگی داشته و نزولی (رنگ قرمز و یا هر رنگی که نشانه کاهش قیمت است) باشد تا فشار فروش و قدرت فروشندگان را نشان دهد.
کندل دوم باید بدنه و سایههای بسیار کوچکی داشته باشد و بهتر است که رنگ آن نیز همرنگ کندل اول باشد (اگر رنگ آن صعودی بود ایراد چندانی ندارد). این کندل نشان دهنده این است که قدرت فروشندگان و کاهش قیمت متوقف شده و بازار در بلاتکلیفی به سر میبرد.
اما کندل سوم که نشان دهنده افزایش قدرت خریداران است، باید بدنه بزرگی داشته و صعودی (رنگ سبز) باشد. این کندل باید در نیمه بالایی بدنه کندل اول بسته شود (نباید در نیمه پایینی بسته شود) تا الگوی ستاره صبحگاهی تکمیل شود. همچنین اگر کندل سوم بالاتر از کندل اول بسته شود نشان دهنده خریداران قدرتمند است و با احتمال زیاد باعث افزایش قیمت در آینده خواهد شد.
در این الگو کندلها نباید الگوهای بسیار بلندی داشته باشند و همچنین حتما باید در نزدیکی سطوح حمایتی، کف کانالها و یا بر روی خطوط روند حمایتی تشکیل شوند تا بتوان بر اساس آنها وارد معامله شد. به عبارت دیگر اگر این الگو در وسط روند مشاهده شود، باید آن را نادیده گرفت.
الگوی کندلی ستاره شامگاهی، همانطور که از نامش پیداست، نشانه فرا رسیدن شب و سیاهی است که در نمودارها بیانگر کاهش قیمت است. این الگو نیز از سه کندل تشکیل میشود که کندلهای اول و سوم باید دارای بدنه بزرگ باشند و کندل وسط نیز همانند الگوی ستاره صبحگاهی باید بدونه و سایه کوچکی داشته باشد.
رنگ بدنه کندلها در این الگو دقیقا مخالف الگوی ستاره صبگاهی است. یعنی کندل اول باید سبز و نشانگر رشد قیمت باشد. کندل دوم نیز بهتر است که سبز باشد و در نهایت کندل سوم باید رنگش نزولی (قرمز) باشد تا قدرت فروشندگان مشخص شود.
کندل سوم این الگو نیز باید در نیمه پایینی کندل اول بسته شود تا معاملهگران به این باور برسند که خریداران قدرت چندانی ندارند و قرار است قیمت کاهش یابد. اگر کندل سوم در نیمه بالایی کندل اول بسته شود، آن الگو اعتبار معاملاتی ندارد.
نکته حائز اهمیت این است که این الگو باید در دل سطوح مقاومتی و یا سقف کانال تشکیل شود (الگوی ستاره شامگاهی وسط روند اعتباری برایمان ندارد). در این صورت است که میتوان بر اساس این الگو تصمیم گیری کرد.
همانند تمام الگوهای کندلی الگوهای ستاره صبحگاهی و شامگاهی نیز نباید به تنهایی معیاری برای ورود به معامله باشد و باید در کنار سایر ابزارها مورد استفاده قرار گیرند. تنها نکته حائز اهمیت که باید تاکید شود این است که این الگوها باید و باید در دل سطوح حمایتی یا مقاومتی تشکیل شوند تا بتوان با توجه به آنها معامله کرد.
برای تایید و اطمینان بیشتر در زمان استفاده از الگوی ستاره صبحگاهی میتوان از واگرایی مثبت و یا شکست خط روند در RSI و همچنین سیگنال تقاطع در اندیکاتور استوکاستیک بهره ببرید. برای الگوی ستاره شامگاهی نیز از واگرایی منفی میتوان استفاده کرد.
بیشتر بخوانید: اندیکاتور RSI چیست؟ آموزش اندیکاتور RSI
همانطور که در این مقاله اشاره شد، الگوهای کندلی بخشی نسبتا مهمی از تحلیل تکنیکال هستند که میتوان با تسلط بر آنها نتیجه معاملات خود را بهبود ببخشید. اما آنچه اهمیت بیشتری نسبت به این الگوها دارد این است که صرفا به یادگیری نوع الگو و شکل ظاهری کندلها اکتفا نکنید و به دنبال یادگیری مفهوم و زبان کندلها در شرایط و نقاط خاص باشید.
قطعا اگر زبان کندلها را به خوبی درک کنید، میتوانید ریسک معاملاتتان را به شدت کاهش دهید و از موقعیتهای معاملاتی نهایت بهره را ببرید.
بیشتر بخوانید: آموزش الگوی ستاره ثاقب و الگوی چکش معکوس در تحلیل تکنیکال
بیشتر بخوانید: الگوی هارامی چیست؟ الگوی هارامی صعودی و نزولی در تحلیل تکنیکال
مهندسی عمران خوندم و طی دوران تحصیل وارد بازارهای مالی شدم. کم و بیش 10 سالی هست که در بازارهای مالی فعالیت دارم و شغل اصلیم محسوب میشه و حدود 4 5 سالی هم میشه که با ...