درک مفهوم شکستهای جعلی میتواند نقطه عطف و برگ برنده معاملاتتان باشد. به طور کلی شکست سطوح، خطوط روند و اینکه بدانید پس از شکست چه اتفاقی برای نمودار قیمت رخ میدهد میتواند دیدتان را نسبت به بازار تغییر داده و در معاملاتتان تاثیرگذار باشد. در این مقاله به بررسی شکست جعلی از دو دیدگاه کلاسیک و مدرن میپردازیم و هر کدام از دیدگاهها را شرح خواهیم داد.
مفهوم شکست به معنای عبور قیمت از یک سطح یا خط روند است. به طوری که قیمت بلافاصله پس از عبور از سطح یا خط روند، به محل اولیه خود بازنگردد. شکست به دو دسته شکست کامل یا صحیح و شکست جعلی یا فیک دستهبندی میشود. شکست کامل که در مقاله شکست در تحلیل تکنیکال به طور کامل به آن پرداختیم، به حالتی گفته میشود که قیمت پس از عبور از یک سطح با شرایط خاص، دیگر به محل قبل از شکست بازنگردد و از سطح شکسته شده دور شود. این شکست دارای پارامترهای زیر است که باید تمام آنها رخ دهد تا بتوان گفت که یک سطح شکسته است و بر اساس آن معامله کرد.
شرایط شکست کامل
اما در شکست جعلی یا فیک، قیمت پس از شکست یک سطح، مجددا به محل اولیه خود برمیگردد و حرکت نمودار به صورت رفت و برگشت از سطح دیده میشد. این رفت و برگشت ممکن است با یک کندل و به صورت شدو یا به صورت چند کندلی دیده شود.
همانطور که در بالا اشاره شد، شکست جعلی به حرکتی اطلاق میشود که نتواند عملیات شکست کامل را انجام دهد و به تارگت و هدف خود برسد. در این حالت، قیمت پس از عبور از سطح مورد نظر، مجددا به محل اولیه بازمیگردد و به عنوان واکنش به سطح نقش بازی میکند. برای شکستهای جعلی دو دیدگاه وجود دارد که با یکدیگر کاملا متفاوت هستند و در ادامه به توضیح آنها خواهیم پرداخت.
دیدگاه کلاسیک نسبتا قدیمی بوده و از آنجا که به تایمفریم سطوح و خطوط توجه زیادی ندارد، بر این باور است که شکست جعلی وجود داشته و با هدف فعال کردن حد ضرر بسیاری از معاملهگران، گول زدن برخی دیگر و جمعآوری نقدینگی انجام میشود. حتی برای تشخیص شکستهای جعلی، راهکارها، تکنیکها و انواع اندیکاتور را مشخص کردهاند تا با استفاده از آنها بتوان از این شکست در معاملات استفاده کرد.
دیدگاه مدرن بر خلاف دیدگاه کلاسیک معتقد است که شکست جعلی وجود ندارد. یک سطح یا به صورت کامل شکسته خواهد شد (تمام پارامترهای شکست کامل رعایت شود)، یا آن سطح اصلا شکسته نشده است و تحلیلگر به اشتباه آن را شکست تشخیص داده است.
این دیدگاه دو دلیل برای رد شکست جعلی بیان کرده است. اولین و رایجترین دلیل این مورد است که احتمالا قیمت به یک سطحی از تایم بالاتر رسیده و تحلیلگر آن را ندیده یا ترسیم نکرده است که قیمت به این سطح برخورد کرده و واکنش نشان داده است.
دلیل بعدی این است که احتمال دارد قیمت در حین فرایند شکست، به هدف خود نیز رسیده باشد. یعنی پس از شکست یک سطح روزانه، قیمت خود را به سطح روزانه بعدی که هدف آن است، رسانده باشد و ماموریت شکست تکمیل شده باشد.
به طور کلی این دیدگاه از آنجایی که به تایمفریم سطوح اهمیت خاصی میدهد و معمولا نمودار را در چندین تایمفریم تحلیل میکند، شکست جعلی را حاصل عدم تشخیص و ترسیم درست سطوح و تایمفریم آنها میداند.
معامله در فرایند شکستهای جعلی، بسته به دید شما نسبت به شکست جعلی دارد. اگر دیدتان، همانند دیدگاه مدرن است، شکست جعلی معنایی ندارد و صرفا باید سطوح را به درستی ترسیم کرده و تایمفریم سطوح را نیز به درستی تشخیص دهید.
اما اگر به اصول شکست کلاسیک پایبند هستید، باید بدانید که معامله در زمان شکستهای جعلی کار نسبتا پرریسکی است و نیازمند تجربه، تبحر و دقت زیادی است. برای معامله در زمان شکستهای جعلی، ابزار و اندیکاتورهایی معرفی شده است که اکثر آنها ناکارآمد هستند. در ادامه یک استراتژی معاملاتی برای معامله در شرایط شکست جعلی (از دیدگاه کلاسیک) بیان شده است.
ابتدا باید کندل شکست را تشخیص داده و سپس قیمت باز (Open) و بسته (Close) کندلی که باعث شکست سطح شده است را توسط خط افقی علامت میزنیم. سپس هرگاه یک کندل، در قیمتی پایینتر (در شکست سطوح مقاومتی) و یا بالاتر (در شکست سطوح حمایتی) از کندل شکست بسته شد، میتوان وارد معامله شد. حد ضرر نیز در تصویر مشخص شده است.
نکتهای که باید حتما توجه کنید این است که باید صبر کنید تا حتما قیمت پایینتر یا بالاتر (برا اساس سطح حمایتی یا مقاومتی) از کندل شکست بسته شود تا بتوان گفت شکست جعلی رخ داده است و مجوز ورود به معامله صادر شود. در صورتی که کندل A فقط با شدو از کندل شکست عبور کند، تحت هیچ عنوان نباید وارد معامله شد.
شکستهای جعلی در نمودارها به کرات رخ میدهند و میتوان بر اساس آنها معامله کرد. اما این نوع معاملات بسیار پرریسک هستند و میزان نرخ پیروزی (Win rate) در این معاملات بسیار پایین است. معاملهگران با رعایت اصول مدیریت سرمایه و رعایت نسبت سود به ضرر، ریسک حاصل از این معاملات را کاهش میدهند. یعنی وارد موقعیتهای معاملاتی میشوند که میزان سود حداقل 3 تا 5 برابر میزان ریسک و ضرر است. در صورتی که با چنین نسبت سود و زیانی وارد معاملات شکست جعلی شوید، هر معامله سودده، ضرر 3 تا 5 معامله زیانده را جبران میکند.
مهندسی عمران خوندم و طی دوران تحصیل وارد بازارهای مالی شدم. کم و بیش 10 سالی هست که در بازارهای مالی فعالیت دارم و شغل اصلیم محسوب میشه و حدود 4 5 سالی هم میشه که با ...