یکی از اجزای مهم تحلیل تکنیکال الگوهای نموداری میباشد. این الگوها آنقدر مهم و پرتکرار هستند که حتی آنها را در کوچکترین جزء نمودار، یعنی کندلها میتوان یافت و از آنها در تشخیص احتمالی نقاط برگشت نمودار استفاده کرد.
الگوهای شمعی ژاپنی در حقیقت نشاندهنده احساسات و ذهنیت اکثر معاملهگران است که به صورت یک شمع یا کندل ظاهر شده است. با تسلط بر این الگوها میتوانید دیدگاه اکثر معاملهگران را درک کنید و در نتیجه معاملاتتان را بهتر مدیریت کنید. در این مقاله قصد داریم تا دو الگوی بسیار مهم و قدرتمند چکش و مرد دارآویز را بررسی کنیم و نحوه استفاده از آنها را در معاملات بیاموزیم.
پیش از آن که به بررسی الگوهای چکش و مرد دارآویز بپردازیم، شناخت اجزاء و ساختار یک کندل یا شمع کاملا ضروری است زیرا زمانی که با ساختار کندلها آشنا باشید، به راحتی میتوانید تمام الگوهای کندلی را درک کرده و مورد استفاده قرار بدهید.
اگر یک کندل را موشکافی کرده و به اجزای کوچکتر تقسیم کنید، متوجه خواهید شد که یک کندل از دو قسمت بدنه و سایه یا شدو ساخته شده که این دو قسمت از چهار نوع قیمت تشکیل شده است. این چهار قیمت عبارتند از: قیمت آغازین (باز شدن یا Open)، قیمت پایانی (بسته شدن یا Close)، بیشترین (High) و کمترین (Low) قیمتی که طی یک بازه زمانی مشخص معامله شدهاند.
نکته با اهمیت این است که محل قرارگیری هر یک از این قیمتها، اشکال مختلف کندلها را ایجاد میکنند و معانی متفاوتی را میسازند. به عنوان مثال اگر قیمت باز شدن یک کندل، پایینتر از قیمت بسته شدن آن باشد، آن کندل صعودی بوده و نشاندهنده قدرت نسبی خریداران است. به تصویر زیر با دقت بنگرید.
یکی از اشکال و الگوهای کندلی بازگشتی که نسبتا قابل اعتماد است، الگوی مرد دارآویز یا Hanging man است. این الگو در حقیقت یک الگوی نزولی میباشد که باید در نزدیکی سطوح و خطوط روند مقاومتی شکل گیرد و نشاندهنده کاهش قیمت در آینده است. دقت شود که این الگو در وسط روند و بهدور از هر سطح مقاومتی فاقد اعتبار است.
البته باید به این نکات توجه داشت که نمیتوان صرفا با دیدن این الگو وارد معاملات فروش شد، بلکه این الگو نقش تاییدی دارد. به معنای دیگر زمانی که از سایر ابزارها مانند سطوح مقاومتی و یا اندیکاتورها سیگنال فروش دریافت کردید، با دیدن این الگو میتوانید یا خیال آسودهتر وارد معامله فروش شوید.
این الگو بدنه بسیار کوچکی دارد که در زیر آن، سایه نسبتا بلندی دارد که باید حداقل دو برابر بدنه آن باشد. محل این سایه نیز باید حتما به سمت پایین باشد. در سمت بالا بهتر است هیچ سایهای وجود نداشته باشد و یا اگر سایهای هست، بسیار کوچک باشد. رنگ بدنه این کندل تفاوت چندانی ندارد، اما اگر رنگ قرمز (به معنای بسته شدن کندل در زیر قیمت باز شدن) باشد، الگو نسبتا قویتر است.
آنچه که از ظاهر هر الگویی مهمتر است، مفهوم و معنایی است که در پس هر الگو قرار دارد. به جرات میتوان گفت اگر بتوانید زبان کندلها را درک کنید و به مبحث کندل خوانی آشنا شوید، کارتان برای معاملات بسیار راحت میشود.
در الگوی مرد دارآویز که در نزدیکی سطوح مقاومتی ایجاد میشود، قسمت سایه آن اهمیت ویژهای دارد. این قسمت نشاندهنده این است که پس از صعود نمودار که قدرت در دست خریداران بوده است، اکنون عدهای فروشنده جدید پیدا شده است که در حال سیو سود هستند و با فروش خود، باعث کاهش قیمت و در نهایت ایجاد سایه بلند شده است.
قسمت بدنه نیز که کوچک تشکیل میشود، بیانگر این است که قدرت خریدارن نیز کاهش یافته است زیرا نتوانستهاند قیمت را افزایش دهند. در نتیجه با توجه به این دو سیگنال میتوان در انتظار کاهش قیمت آینده بود.
الگوی چکش یا hammer از نظر ظاهری دقیقا شبیه الگوی مرد دارآویز است و به عنوان الگوی بازگشتیِ صعودی در نظر گرفته میشود. تفاوت این دو الگو در محل شکلگیری آن است. به عبارت دیگر، الگوی چکش باید در محل سطوح و خطوط حمایتی شکل بگیرد تا اعتبار مناسبی داشته باشد. میتوان گفت الگوهای چکشی که در وسط روند باشند برای ما اهمیت خاصی ندارند.
این الگو نیز باید بدنه کوچک و سایهی حداقل دو برابر بدنه داشته باشد. همچنین رنگ بدنه این الگو اهمیت چندانی ندارد اما اگر بدنه صعودی باشد بهتر است.
مفهوم این الگو دقیقا برعکس الگوی مرد دارآویز است. یعنی پس از مدت زمانی که قدرت در اختیار فروشندگان بوده است و باعث کاهش قیمت شدهاند، اکنون عدهای خریدار جدید و قدرتمند پیدا شدهاند. این خریداران در یک کندل نزولی مطلق، قیمت را افزایش داده و باعث ایجاد سایه بلند کندل میشوند.
برای استفاده از هر دو الگو در معاملاتتان، باید از سایر ابزارها استفاده شود تا اعتبار و قدرت الگوها تایید شود. به عنوان مثال زمانی که واگراییهای مثبت یا منفی را در نمودار مشاهده کردید، میتوانید در نزدیکی سطح مقاومتی یا حمایتی به دنبال این الگوها باشید.
نکته مهمی که وجود دارد، این است که میتوانید محل حد ضرر خود را توسط این الگوها مشخص کنید. برای قرار دادن حد ضرر کافیست آن را در الگوی مرد دارآویز کمی بالاتر از بدنه قرار دهید و برای الگوی چکش حد ضرر را کمی پایینتر از شدوی پایین قرار میدهیم. به تصاویر زیر دقت نمایید.
در این مقاله دو الگوی کندلی چکش و مرد دارآویز را معرفی کرده و نحوه استفاده از آن را در معاملات آموختیم. به عنوان نکته پایانی، لازم است این را بدانیم که نباید پس از هر الگو بلافاصله وارد معامله شد. بلکه باید صبر کرد تا کندلهای بعد از الگو، در جهت الگو حرکت کنند. یعنی پس از الگوی چکش، کندلهای بعدی باید صعودی و پس از الگوی مرد دارآویز کندلهای تاییدی باید نزولی باشند.
اگر این الگوها را با سایر ابزارها و کندلهای تاییدی استفاده کنید، میزان ریسک معاملاتتان به شدت کاهش پیدا میکند و میتوانید نتیجه مطلوب را بهدست آورید.
بیشتر بخوانید: الگوهای ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال
بیشتر بخوانید: الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال؛ الگوی پرچم صعودی و نزولی
بیشتر بخوانید: الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال
مهندسی عمران خوندم و طی دوران تحصیل وارد بازارهای مالی شدم. کم و بیش 10 سالی هست که در بازارهای مالی فعالیت دارم و شغل اصلیم محسوب میشه و حدود 4 5 سالی هم میشه که با ...