الگوهای کلاسیک یکی از ابزارهای مهم و پرکاربرد در تحلیل تکنیکال میباشند. این الگوها هر کدام نشاندهنده اتفاق خاصی در آینده قیمت است که با بررسی و شناخت دقیق این الگوها میتوانید تا حدی از حرکت بعدی نمودار با خبر باشید و معاملاتتان را براساس آن ثبت کنید.
الگوهای کلاسیک به دو دسته ادامهدهنده و بازگشتی تقسیم میشوند. یکی از الگوهای پر تکرار ادامهدهنده، الگوی مستطیل است. یعنی پس از تشکیل این الگو قیمت در جهت روند قبلی از مستطیل خارج میشود. این الگو بسیار مشابه الگوی سه قلو میباشد و تنها تفاوت اساسی، محل خروج نمودار از این الگو است. در این مقاله قصد داریم تا این الگو را شناسایی کرده و نحوه معامله بر اساس آن را بررسی کنیم.
الگوی مستطیل یکی از الگوهای ادامهدهنده میباشد که تشکیل این الگو به معنای استراحت و اصلاح قیمت بین دو سطح حمایت و مقاومت است. برای داشتن یک الگوی مستطیل در گام اول باید یک روند نزولی یا صعودی داشته باشیم و از آنجاییکه این الگو در دسته الگوهای ادامهدهنده است، نمودار پس از خروج از مستطیل در جهت روند قبلی حرکت خواهد کرد.
اگر از منظر رفتارشناسی به این الگو بنگریم، این الگو نشاندهنده برداشت سود توسط برخی از معاملهگران کوتاه مدت است. این برداشت سود، باعث تضعیف روند قبلی میشود. هم زمان با برداشت سود برخی از معاملهگران، عدهای معاملهگر جدید که از روند قبلی جا ماندهاند نیز وارد بازار میشوند. در این شرایط میزان عرضه و تقاضا تقریبا با یکدیگر برابر میشوند و قیمت بین دو سطح حمایت و مقاومت نوسان میکند که این نوسانِ قیمت برای جمعآوری نقدینگی و ادامه روند الزامی میباشد.
این الگو در هر دو روند نزولی و صعودی تشکیل میشود که هیج تفاوتی با یکدیگر ندارند. تنها تفاوتی که وجود دارد این است که در روند نزولی بعد از این الگو قیمت مجددا کاهش مییابد و در روندهای صعودی پس از تشکیل الگوی مستطیل نمودار افزایش قیمت را تجربه میکند.
نکته قابل توجه در الگوی مستطیل این است که الگوهای مستطیل باید حداقل چهار برخورد داشته باشند که اگر به صورت یکی در میان باشند، قدرت الگو بیشتر خواهد بود.
از آنجایی که الگوهای مستطیل ادامهدهنده هستند، در یک دید کلی از تایمهای بالاتر، این الگوها به صورت الگوهای پرایساکشنی رالی بیس رالی و دراپ بیس دراپ (Rally Base Rally and Drop Base Drop) دیده میشوند که قسمت بیس در این الگوها، همان الگوی مستطیل است. (بیس به حداقل سه کندل پشت سر هم گفته میشود که قیمتهای باز و بسته آنها بالاتر یا پایینتر از کندلهای قبلی نباشند.)
بنابراین در الگوهای مستطیل به دو صورت میتوان معامله کرد. در حالت اول به صورت کلاسیک، پس از تشکیل و تایید الگوی مستطیل وارد معامله میشویم. در حالت دوم معامله براساس بیسها است. بدین صورت که در کف بیسها خرید انجام داده و در سقف بیسها اقدام به فروش میکنیم. در این مقاله به بررسی معامله به صورت کلاسیک خواهیم پرداخت.
نقطه ورودِ بهینه از نظر زمانی و قیمتی، یکی از مهمترین پارامترهای هر معاملهای است که قبل از ورود به معامله باید به طور دقیق مشخص شود. نقطه ورود در مستطیلها در روند صعودی بعد از شکست مقاومت و در روند نزولی بعد از شکست حمایت است. برای ورود نیز به دو صورت میتوان اقدام کرد. حالت اول ورود در زمان شکست است. یعنی به محض اینکه یک کندل از سطح حمایت یا مقاومت عبور کرد و روی آنها بسته شد، وارد معامله میشویم که ریسک نسبتا بالایی دارد.
در حالت دوم اجازه میدهیم تا سطح حمایت یا مقاومت کاملا شکسته شود و در زمان پولبک به سطح شکسته شده میتوان وارد معامله شد. این حالت ریسک بسیار کمتری به نسبت حالت اول دارد.
حدضرر نیز یکی از عواملی است که قبل از ورود به معامله باید مشخص شود. در مستطیلها معمولا حد ضرر در نزدیکی وسط این الگو قرار دارد. برخی از معاملهگران نیز حد ضرر را در مستطیل صعودی کمی دورتر از سطح حمایتی و در مستطیل نزولی کمی دورتر از سطح مقاومتی قرار میدهند. هر معاملهگر باید بتواند به حد ضرری که مشخص کرده است پایبند بوده و آن را جابهجا نکند.
حد سود در الگوی مستطیل به اندازه عرض مستطیل (فاصله بین سطوح حمایت و مقاومت) است. یعنی بعد از خروج نمودار از مستطیل، انتظار میرود نمودار به اندازه عرض مستطیل از سطح شکسته شده دور شود.
البته این احتمال نیز وجود دارد که نمودار بسیار بیشتر از عرض مستطیل حرکت کند. در این حالت میتوانید با رعایت مدیریت سرمایه یا ریسک فری (Risk Free) کردن از حرکات ادامه نمودار نیز استفاده کنید. البته اگر معاملهگر حرفهای نیستید، توصیه میشود طمع نکنید و زمانی که نمودار به حد سود شما رسید از معامله خارج شوید.
بیشتر بخوانید: حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
الگوی مستطیلی که پنج برخورد دارد و الگوی بازگشتی سه قلو، از نظر ظاهری کاملا شبیه یکدیگر هستند. تفاوت این الگوها صرفا در محل خروج نمودار از الگو است. به عنوان مثال، اگر در روند صعودی باشیم و الگوی مستطیل تشکیل شود که پنج مرتبه به سطوح حمایت و مقاومت برخورد کرده است، اما بهجای آنکه نمودار از سقف مستطیل صعودی خارج شود، کف مستطیل را بشکند، آن الگو دیگر مستطیل نیست و به احتمال زیاد الگوی سه قلو خواهد بود و باید متناسب با الگوی سه قلو وارد معامله شد.
در این مقاله الگوی مستطیل را شناخته و نحوه قرار دادن نقطه ورود، حد ضرر و حد سود را آموختیم. نکته اصلی برای تشخیص این الگو، شکست مستطیل درجهت روند قبلی است. به طوری که اگر نمودار بر خلاف روند قبلی از الگو خارج شود دیگر الگوی مستطیلی وجود نخواهد داشت و احتمالا الگوی بازگشتی است.
نکته بعدی نقطه ورود است که باید بنا به میزان ریسکتان آن را انتخاب کنید که آیا قصد دارید در لحظه شکستِ سقف یا کفِ مستطیل وارد معامله شوید یا در زمان پولبک به آن.
مهندسی عمران خوندم و طی دوران تحصیل وارد بازارهای مالی شدم. کم و بیش 10 سالی هست که در بازارهای مالی فعالیت دارم و شغل اصلیم محسوب میشه و حدود 4 5 سالی هم میشه که با ...
سلام
تفاوت الگوی کف و سقف 2 قلو یا حتی کف و سقف 3 قلو با الگوی مستطیل چیه؟
چطوری باید تشخیص داد؟
سپاس
سلام.
مهمترین تفاوت بین الگوهای دو و سه قلو با الگوی مستظیل، در محل خروج نمودار هست. توجه داشته باشین که تا زمانی که نمودار از یک طرف الگو خارج نشده و تایید نداده، هیچ الگویی تشکیل نشده. به عبارت دیگه وقتی ظاهر نمودار، شبیه به الگوی مستطیل و یا سه قلو هست، باید صبر کنین تا نمودار از یک جهت از الگو خارج بشه و تایید بده. بعد از خروج نمودار از الگو، اگر نمودار در جهت روند قبلی خارج شده بود، الگوی مستطیل داریم. و اگر در خلاف جهت روند قبلی خارج شده بود، الگوی دو قلو و یا سه قلو داریم.
اگر بخوایم کمی حرفه ای تر به موضوع الگوهای مستطیل یا سه قلو نگاه کنیم، میشه گفت این الگوها در اصل همون الگوی بیس از تایم فریم بالاتر هستن. در الگو های بیس هم به طور کلی نمودار از هر طرف میتونه خارج بشه. بعد از خارج شدن، در جهت شکست وارد معامله میشیم. البته بحث بیس ها و معامله بر اساس اونها کمی گسترده تر هست که نمیشه اینجا توضیح داد.