نمودارهای تحلیل تکنیکال از کنار هم قرار گرفتن کندلها ایجاد میشوند. این اجزای کوچک (کندلها) خود از چهار قیمت بازشدن (Open)، بستهشدن (Close)، کمترین (Low) و بیشترین (How) تشکیل شده که محل قرارگیری این قیمتها باعث ایجاد کندلهایی با ظاهر مختلف میشوند.
کندلها احساسات و هیجانات معاملهگران را بازتاب میکنند و تا حدی نشان دهنده حرکات بعدی بازار هستند. در این مقاله به بررسی و استفاده از الگوهای بازگشتی ستاره ثاقب (Shooting Star) و چکش معکوس (Inverted Hammer) خواهیم پرداخت. با بلاک پست همراه باشید.
بیشتر بخوانید: الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال
ستاره ثاقب یا ستاره دنبالهدار، یک الگوی تک کندلیِ نزولی است که در نزدیکی سطوح مقاومتی، خطوط روند و سقف کانالها دیده میشود. پس از ایجاد این الگو و تایید آن توسط سایر نشانهها، به احتمال زیاد در آینده کاهش قیمت اتفاق خواهد افتاد.
البته این الگو در وسط روندها نیز مشاهده میشود اما اعتباری ندارد. به عبارت دیگر تنها الگوهای ستاره ثاقبی معتبر هستند که در محل مقاومتها (نواحی افزایش عرضه) ایجاد شوند.
این الگو دارای بدنه بسیار کوچک و در عین حال سایه بلند است. طول سایه بالایی باید حداقل 2 برابر طول بدنه باشد تا این الگو معتبر بوده و قابل استفاده باشد. همچنین این الگو سایه پایینی ندارد و یا بسیار کوچک است.
رنگ بدنه این الگو اهمیتی ندارد اما اگر رنگ آن قرمز باشد (قیمت بسته شدن پایینتر از قیمت باز شدن باشد) الگوی معتبرتری خواهیم داشت.
ایجاد این کندل در ادامهی یک روند صعودی بیانگر این است که عدهای از معاملهگران که در قیمتهای پایین وارد شدهاند در حال برداشت سود هستند. این برداشت سود در سایه بالایی کندل قابل مشاهده است که نشان دهنده فشار فروش است چون قیمت به یکباره کاهش یافته است.
برای معامله با این الگو کافیست به این نکات توجه داشته باشید. اولین و مهمترین نکته این است که این الگو باید و باید در محل سطوح مقاومتی بررسی شود تا بتوان گفت کاهش قیمت رخ خواهد داد و بر اساس آن وارد معامله فروش شد.
نکته بعدی این است که این الگو باید در کنار سایر ابزارها و مفاهیم مانند اندیکاتورها و سطوح PRZ و ابزارهای فیبوناچی و … مورد استفاده قرار بگیرد تا ریسک معاملات کاهش یابد.
همچنین در این الگوی اگر طول سایه بالایی سه برابرِ (و یا بیشتر) طول بدنه باشد، قدرت الگو بیشتر میشود و میتوان با اطمینان بیشتری وارد معامله شد.
اما به عنوان نکته آخر باید اشاره کرد که اگر به دنبال معاملهی بسیار کم ریسک با این الگو هستید، باید صبر کنید تا کندل بعدی الگو شکل بگیرد. اگر کندل جدید در راستای الگو و نزولی باشد الگو تایید شده است و ریسک معامله به شدت کاهش مییابد. اما اگر کندل بعدی در راستای الگو نباشد و حتی بالاتر از بدنه الگوی ستاره ثاقب بسته شود، دیگر نمیتوان بر اساس آن الگو معامله کرد و اعتبارش زیر سوال میرود.
برای تعیین حد ضرر نیز از سایه بالایی کمک میگیریم. حد ضرر را در این الگو کمی بالاتر از سایه بالایی و یا بالاتر از سطح مقاومتی قرار میدهیم.
الگوی چکش وارونه (چکش معکوس) نیز مانند الگوی ستاره ثاقب، یک الگوی تک کندلی است اما با این تفاوت که این الگو در نزدیکی سطوح حمایتی تشکیل میشود و الگوی ستاره ثاقب در نزدیکی سطوح مقاومتی.
با مشاهده این الگو در نزدیکی سطوح حمایتی، میتوان انتظار افزایش قیمت در آینده را داشت که البته باید با سایر عوامل و سیگنالها تایید شود. این الگو نیز اگر در وسط روندها مشاهده شود فاقد اعتبار خواهد بود و نمیتوان بر اساس آن وارد معامله شد.
قوانین ظاهری این الگو دقیقا مشابه با الگوی ستاره ثاقب است. یعنی سایه بالایی باید بلند بوده و سایه پایینی نداشته باشد و یا بسیار کوچک باشد. بدنه این کندل نیز باید کوچک بوده و سایه بالایی حداقل دو برابر آن باشد. رنگ کندلها اهمیتی ندارد ولی اگر این الگو رنگ بدنه سبز داشته باشد قدرت بیشتری دارد.
سایه بالایی این الگو نشان دهنده این است که پس از کاهش قیمت در کندلها گذشته و تسلط فروشندگان بر بازار، عدهای خریدار جدید قیمت را مناسب ورود دانستهاند و اقدام به خرید کرده که باعث ایجاد آن سایه بلند شدهاند. پیدا شدن خریداران جدید میتواند نشانهی اولیه برای برگشت قیمت در آینده باشد.
از الگوی چکش معکوس نیز به تنهایی نمیتوان در معاملات استفاده کرد بلکه باید از سایر ابزار نیز برای تایید این الگو کمک گرفت. به عنوان مثال میتوان از واگرایی مثبت و یا شکست خط روند نزولی RSI بهره برد تا بتوان با خیالی آسوده وارد معامله شد.
همچنین حد ضرر در هنگام معامله با این الگو کمی پایینتر از سایه پایینی و یا پایینتر از سطح حمایتی خواهد بود.
بیشتر بخوانید: اندیکاتور RSI چیست؟ آموزش اندیکاتور RSI
در این مقاله تمام تلاشمان را کردیم تا الگوهای ستاره ثاقب یا دنبالهدار و چکش معکوس را به زبان ساده بررسی کرده و نکات استفاده از آن در معاملات را بیان کنیم. مهمترین نکته در استفاده از هر الگوی کندلی این است که این الگوها باید و باید در کنار سایر مفاهیم و ابزارها مانند واگراییها، شکست خطوط روند و … استفاده شود تا کمترین میزان ریسک را داشته باشند.
همچنین شاید بتوان گفت که مهمترین پارامتر در این الگو، سایه بالایی آن است که اگر سه برابر طول بدنه و یا بلندتر باشند، قدرت بالایی برای الگوها و مخصوصا الگوی ستاره ثاقب ایجاد میکند. در انتها مجددا تاکید میشود که از این الگوها به تنهایی استفاده نکنید زیرا ریسک بسیار بالایی خواهند داشت.
بیشتر بخوانید: الگوهای چکش و مرد دارآویز در تحلیل تکنیکال
مهندسی عمران خوندم و طی دوران تحصیل وارد بازارهای مالی شدم. کم و بیش 10 سالی هست که در بازارهای مالی فعالیت دارم و شغل اصلیم محسوب میشه و حدود 4 5 سالی هم میشه که با ...