تحلیل تکنیکال و نمودارها بر پایهی سه پارامتر قیمت، زمان و حجم معاملات تشکیل شده است که اکثر تحلیلگران و معاملهگران تمام توجه خود را بر روی تحلیل قیمت و حجم معاملات گذاشتهاند و پارامتر زمان را به کلی از یاد بردهاند.
تحلیل زمانی به شما این امکان را میدهد تا نقاطی با پتانسیل بیستر برای برگشت نمودار را به راحتی بیابید. در این مقاله قصد داریم تا این حلقه گمشده تحلیل تکنیکال را بررسی کرده و در نهایت نحوه استفاده از آن در معاملات را بیان کنیم. پس تا اتنهای این مقاله با ما همراه باشید.
بیشتر بخوانید: تحلیل چیست؟ انواع روش های تحلیلی
هر نموداری در تحلیل تکنیکال از دو محور عمودی و افقی تشکیل شده است که محور عمودی نشان دهنده قیمت یک کالا است. اما محور افقی نشان دهنده زمان معاملات است. هر معاملهگری علاوه بر بررسی و تحلیل قیمت کالا یا ارز، باید بتواند زمان مناسب ورود به معامله را نیز به دست بیاورد و آن را تحلیل کند.
تحلیل زمانی که بر اساس اصل ” تاریخ تکرار میشود” استوار است، به فرایندی میگویند که طی آن با استفاده از ابزارهای مختلف، باید بازه زمانی را بیابیم که در آن بیشترین احتمال برای برگشت نمودار قیمت وجود داشته باشد.
به عبارت دیگر در تحلیل زمانی، مدت زمان روندهای گذشته را بررسی و اندازهگیری میکنیم. سپس ابزارهایی مانند فیبوناچی زمانی، مربعات گَن و … را بر روی این بازه زمانی ترسیم کرده تا محدودههای پر پتانسیل جهت برگشت قیمت در آینده را داشته باشیم.
نکتهای باید به آن دقت شود این است که ابزاراهای مورد استفاده در تحلیل زمانی، نقطهی احتمالی برگشت قیمت را نشان میدهد. به عبارت دیگر ممکن است نمودار قیمت کمی دیرتر و یا کمی زودتر برگشت داشته باشد.
با تحلیل قیمتی شما میتوانید مناسبترین قیمت را برای خرید یا فروش به دست بیاورید اما نمیدانید که از نظر زمانی آیا زمان مناسبی برای خرید و یا فروش است یا خیر.
بنابراین برای اینکه زمان مناسبی را برای معاملات خود بیابید به تحلیل زمانی نیاز دارید. با انجام تحلیل زمانی و تحلیل قیمتی به صورت همزمان میتوانید بهینهترین قیمت و زمان را به دست بیاورید و از خواب سرمایه در امان باشید و یا بیشترین میزان بازده را داشته باشید.
برای تحلیلهای زمانی از ابزارهای متفاوتی مانند اندیکاتور ایچیموکو، مربعات گن و فیبوناچی زمانی استفاده میشود که در این مقاله تنها به بررسی ابزارهای فیبوناچی خواهیم پرداخت.
همانطور که اعداد و نسبتهای فیبوناچی در تحلیل قیمتی بسیار پرکاربرد هستند، در تحلیل زمانی نیز از این اعداد و نسبتهای میتوان برای به دست آوردن نقاط احتمالی برگشت و چرخش قیمت استفاده کرد. نکتهی حائز اهمیت این است که این نقاط، مناطق احتمالی هستند و هیچ تضمین و قطعیتی وجود ندارد.
در ادامه دو ابزار فیبوناچی منطقه زمانی و فیبوناچی زمانی بر پایه روند را شرح داده و نحوه استفاده از آن را بیان خواهیم کرد.
این ابزار فیبوناچی، دقیقا معادل فیوناچی رتریسمنت قیمت است. به عبارتی برای ترسیم این ابزار به دو نقطه احتیاج داریم که این دو نقطه باید پیوت ماژور و در یک روند باشند.
روش کار این ابزار این گونه است که تعداد کندلهای بین دو پیوتی که انتخاب کردهاید را محاسبه میکند. سپس با استفاده از اعداد فیبوناچی (1، 2، 3، 5، 8، 13 و …) و تعداد کندل بین دو پیوت، نقاط احتمالی برای برگشت و یا شروع روند جدید را نشان میدهد. پرکاربردترین اعداد در این ابزار 2، 3 و 5 هستند.
مهمترین پارامتر این ابزار، پیوت انتخابی شما میباشد. اگر پیوتها را به اشتباه انتخاب کرده باشید، قطعا نقاط نشان داده شده نیز اشتباه خواهند بود. همچنین برای کاهش میزان ریسک، اگر در محل اعداد فیبوناچی، سطوح حمایتی یا مقاومتی نیز وجود داشته باشد، احتمال برگشت نمودار بیشتر خواهد شد.
بیشتر بخوانید: پیوت در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
این نوع فیبوناچی زمانی، همانند فیبوناچی قیمتیِ اکستنش ترسیم میشود. یعنی برای ترسیم این ابزار به سه پیوت نیاز دارید. حتی از نظر عملکرد نیز همانند فیبوناچی اکستنش عمل میکند. یعنی متناسب با تعداد کندلهایی که بین نقاط اول و دوم وجود دارد، نسبتهای فیبوناچی را از نقطه سوم بسط میدهد.
با ترسیم این ابزار، بر روی نمودار نسبتهای فیبوناچی را مشاهده خواهید کرد که به صورت خطوط عمودی ترسیم شدهاند. این خطوط محل تقریبی برگشت و یا تغییر روند را نشان میدهد. از بین این اعداد، عددهای 0.618، 1 و 1.618 از اهمیت بیشتری برخوردار هستند.
برای اینکه بتوان به این مدل فیبوناچی اعتماد کرد، باید این ابزار را در کنار سطوح حمایت و مقاومت و … استفاده کرد تا با اطمینان بیشتر بتوان وارد معامله شد.
شاید برایتان جالب باشد که علاوه بر واگرایی قیمت، واگرایی زمانی نیز داریم که میتواند در تحلیلها و تصمیمهایمان بسیار تاثیر گذار باشد. واگرایی زمانی در اینجا به معنای عدم برابری تعداد کندلهای روند اصلی و فاز اصلاح آن است. در ادامه برای توضیح بیشتر انواع واگرایی زمانی را بررسی خواهیم کرد.
برای اینکه شما واگرایی زمانی معمولی را تشخیص دهید، در اولین قدم نیاز است که یک روند اصلی داشته باشید و نمودار در فاز اصلاح برای این روندِ اصلی باشد. حال اگر تعداد کندلهای فاز اصلاح از تعداد کندلهای روند اصلی بیشتر شود و نمودار به ابتدای روند اصلی نرسیده باشد، واگرایی زمانی معمولی رخ داده است.
به عنوان مثال، در یک روند صعودی نمودار طی 20 کندل از قیمت 10 به 20 دلار رسیده است و اکنون نمودار در فاز اصلاح قرار دارد. اگر فاز اصلاح 25 کندل زمان ببرد ولی قیمت از 20 دلار به 15 دلار رسیده باشد، واگرایی زمانی معمولی رخ داده است.
واگرایی زمانی معمولی نشان دهنده این موضوع است که هنوز معاملهگران روند اصلی قدرت دارند و به احتمال زیاد نمودار پس از فاز اصلاحی مجددا در راستای روند اصلی حرکت خواهد کرد. پس باید در جهت روند اصلی به دنبال نقطه ورود گشت و وارد معامله شد.
در واگرایی زمانی معمولی، صرفا تعداد کندلهای روند اصلی و فاز اصلاحی برایمان اهمیت داشت. اما در واگرایی زمانی هوشمند، علاوه بر تعداد کندلها، میزان اصلاح قیمت نیز اهمیت دارد. برای یافتن این واگرایی نیاز دارید تا اعداد 1.23، 1.382، 1.50، 1.618 و 1.786 را در ابزار فیبوناچی منطقه زمانی (Fibo time zone) به طور دستی اضافه کنید.
در این نوع واگرایی، تعداد کندلهای فاز اصلاح نسبت به روند اصلی کمتر و متناسب با سطوح فیبوناچی زمانی است. نکته بسیار مهم اینجاست که درصد میزان اصلاح قیمتی باید از میزان اصلاح زمانی کمتر باشد. یعنی اگر اصلاح زمانی 50 درصد است، اصلاح قیمتی باید کمتر از 50 درصد باشد.
به عنوان مثال، یک روند صعودی دارای 100 کندل و فاز اصلاح آن دارای 62 کندل است که حدود 60 درصد تعداد کندلهای روند اصلی میباشد. حال اگر از نظر قیمتی، میزان اصلاح حدودا 30 تا 50 درصد باشد، واگرایی زمانی هوشمند رخ داده است که بیانگر قدرت کم فروشندگان است.
همانند تمام ابزارها و مفاهیم تحلیل تکنیکال، ابزارها و واگراییهای زمانی نیز نباید به تنهایی مورد استفاده قرار بگیرند. بهترین روش برای استفاده از این ابزار و مفاهیم این است که آنها را در کنار سطوح حمایت و مقاومت، واگراییهای قیمت (واگرایی منفی و یا مثبت) و سایر اندیکاتورها به کار ببرید.
به عنوان مثال، اگر در روند صعودی هستید و واگرایی زمانی را مشاهده کردید، بهتر است طی این واگرایی زمانی، نمودار به سطح حمایتی رسیده باشد و بر روی سطح حمایتی در تایم پایینتر واگرایی مثبت قیمتی را نیز داشته باشید. همچنین اگر اندیکاتوری مانند RSI نیز نقطه ورود داده باشد میتوان گفت پکیج افزایش قیمت تکمیل شده است و معاملهی کم ریسکی را خواهید داشت.
البته نکته قابل ذکر این است که از ابزارهای زمانی در تایمهای بسیار پایین نباید استفاده کنید زیرا ریسک معاملات به شدت افزایش مییابد. پس بهتر است این ابزارها را در تایمهای 4 ساعته به بالا مانند روزانه و هفتگی و حتی ماهانه استفاده کنید.
بیشتر بخوانید: همگرایی و واگرایی در تحلیل تکنیکال
در این مقاله به به اختصار به یکی از حلقههای گم شده تحلیل تکنیکال، یعنی تحلیل زمانی و استفاده از ابزارهای فیبوناچی زمانی پرداختیم. اکنون انتظار میرود در پایان تحلیل یک نمودار و قبل از ورود به معامله، بتوانید نمودار را از نظر زمانی نیز بررسی کنید و کم ریسکترین حالت را برای ورود به معامله بیابید.
در انتهای لازم است اشاره کنیم که برای استفاده از ابزار فیبوناچی زمانی، باید و باید دو نقطه انتخابی شما معتبر (پیوت قیمت و یا محل تغییر روند) باشند. همچنین ابزار فیبوناچی زمانی را حتما در کنار سایر ابزار و مفاهیم استفاده کنید تا ریسک معاملاتتان به شدت کاهش یابد.
مهندسی عمران خوندم و طی دوران تحصیل وارد بازارهای مالی شدم. کم و بیش 10 سالی هست که در بازارهای مالی فعالیت دارم و شغل اصلیم محسوب میشه و حدود 4 5 سالی هم میشه که با ...