عدهای از معاملهگران در بازارهای مالی به دنبال سرمایهگذاریهای بلندمدت هستند. از همین رو در تحلیل نمودارهای خود از ابزارهایی استفاده میکنند که بتوانند نوسانات ریز و کوتاه مدت را حذف کرده و روند کلی نمودار را به سادگی نشان دهند. یکی از ابزارهایی که این امر را محقق میکند، میانگینهای متحرک یا مووینگ اوریجها هستند. پس اگر قصد سرمایه گذاری بلندمدت دارید و به دنبال ابزاری هستید که سیگنالهای قدرتمند خرید و فروش صادر کند و نحوه کار با آن نیز ساده باشد، تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید.
میانگین متحرک یا مووینگ اوریج (Moving Average یا MA) یکی از انواع اندیکاتورهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال است که نوسانات کوتاه مدت و شدید قیمت را فیلتر و حذف میکند. به عبارت دیگر این اندیکاتور از قیمتها در بازه زمانی مشخص (که توسط تحلیلگر تعیین میشود) میانگین گرفته و اعداد به دست آمده را به صورت منحنی جداگانه در کنار نمودار قیمت نشان میدهد.
تحلیلگران از این اندیکاتور برای یافتن سطوح حمایت و مقاومت و همچنین یافتن نقاط ورود و خروج در بازههای بلند مدت استفاده میکنند. توصیه میشود از مووینگ اوریجها در تایم فریمهای پایین استفاده نکنید به معنای دیگر این اندیکاتور در تایمفریمهای پایین (تایم فریمهای کمتر از روزانه) و با دوره زمانی کم، معمولا کاربرد دقیقی ندارد و سیگنالهایی با درصد خطای بالا صادر میکند.
نکته حائز اهمیت این است که این اندیکاتور فقط در روندهای نزولی و صعودی کاربرد دارد. به عبارت دیگر از این اندیکاتور و سیگنالهای آن نمیتوان در روندهای خنثی استفاده کرد زیرا سیگنالهای آن معمولا با خطا همراه هستند.
مووینگ اوریجها بر اساس فرمول محاسبهِ میانگین قیمت، به انواع مختلفی دسته بندی میشوند. در این مقاله به طور خلاصه به معرفی دو میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average) و نمایی (Exponential Moving Average) میپردازیم. البته لازم به ذکر است که نحوه استفاده آنها کاملا شبیه به یکدیگر هستند و تنها تفاوت در فرمول محاسبه و در نتیجه نحوه نمایش منحنی مووینگ اوریج است.
مووینگ اوریج ساده، همانند میانگین گیری معمولی است. روش کار بدین صورت است که دادههای قیمتی را در بازه زمانی مورد نظر با یکدیگر جمع کرده و عدد حاصل را بر بازه زمانی تقسیم میکنیم. به عنوان مثال، قصد داریم میانگین متحرک را برای بازه زمانی 10 روز محاسبه کنیم. برای این کار، قیمت پایانی هر ده روز را با یکدیگر جمع کرده و حاصل را بر عدد 10 تقسیم کرده و عدد میانگین را بر روی نمودار قیمت مشخص میکنیم.
با به انتها رسیدن روز جدید، قدیمیترین قیمت پایانی را از فرمول حذف کرده و قیمت پایانی روز جدید را در فرمول جایگزین میکنیم. بدین ترتیب جواب جدیدی به دست میآید که مجددا آن را نیز بر روی نمودار قیمت مشخص میکنیم و در نهایت نقاط به دست آمده را به یکدیگر متصل کرده و منحنی میانگین متحرک را میسازیم. (تمام این فرایند در اندیکاتور به طور خودکار محاشبه میشود.)
در فرمول میانگین متحرک نمایی برای اعداد ضریبی در نظر گرفته شده است و هرچقدر اعداد جدیدتر باشند، ضریب بیشتری دارند. در نتیجه قیمتهای پایانی روزهای اخیر، ضریب بیشتر و در نتیجه میزان تاثیر بیشتری در ترسیم منحنی مووینگ اوریج دارند.
دوره زمانی مووینگ اوریجها تنها پارامتر ورودی این اندیکاتور است که توسط تحلیلگر باید مشخص شود. این دوره زمانی کاملا بستگی به بازه زمانی معاملات شما دارد.
بسته به مدت زمان معاملاتی شما، میتوان از دورههای زمانی 5، 9 (10)، 21 (20)، 50، 100 و 200 (250) روزه استفاده کرد. به عنوان مثال اگر شما معاملهگر روزانه هستید، دورههای زمانی 5 و 9 میتوانند برایتان مناسب باشد و اگر افق معاملهگریتان برای ماهها و یا سالهای آینده است، میتوانید از دورههای زمانی 50 تا 250 استفاده کنید. مووینگ اوریج 21 نیز معمولا برای معاملهگران میان مدت مناسب است.
ذکر این نکته نیز الزامی است که اگر دوره زمانی را متناسب با بازه زمانی معاملاتی خود انتخاب نکنید، قطعا سیگنالهایی که صادر میشود با خطا مواجه میشود و ریسک معاملات را افزایش میدهد. به عبارت دیگر تمام سیگنالهایی که مووینگ اوریجها صادر میکنند به این پارامتر بستگی دارد.
اکنون که با میانگین متحرک و دورههای زمانی آن آشنا شدید، نوبت آن است که نحوه معامله و سیگنال گرفتن از این اندیکاتور را بیاموزید. مهمترین سیگنالهایی که میتوانید از مووینگ اوریجها بگیرید عبارتند از یافتن سطوح حمایت و مقاومت، تقاطع نمودار و مووینگ اوریج و تقاطع مرگ و تقاطع طلایی. در ادامه این سه سیگنال رایج را بررسی خواهیم کرد.
جالب است بدانید که از مووینگ اوریجها میتوانید به عنوان سطوح حمایت و مقاومت نیز استفاده کنید. به معنای دیگر، زمانی که نمودار به مووینگ اوریجها میرسد، این احتمال وجود دارد که مووینگ اوریج بتواند از رشد یا کاهش قیمت جلوگیری کنند و یا باعث تغییر روند شوند.
هرچقدر دوره زمانی این اندیکاتور بزرگتر باشد، قدرت حمایت و مقاومتی که ارائه میدهد نیز بیشتر است و معمولا باید از دورههای زمانی 50، 100 و 200 استفاده کنید تا حمایت و مقاومتهای خوبی داشته باشید. البته این سیگنال به عنوان سیگنال فرعی شناخته میشود و درصد خطای بالاتری به نسبت سایر سیگنالها دارد.
ذکر این نکته نیز لازم است که از این سیگنال هرگز به تنهایی استفاده نکنید. به عبارت دیگر اگر این سیگنال را با سایر ابزارها مانند خطوط روند، سطوح استایتک، سطوح فیبوناچی و … استفاده شود، اعتبار و قدرت بیشتری دارد و میتوان به آن اعتماد کرد.
یکی از سیگنالهای نسبتا قدرتمند و کم ریسک، زمانی است که نمودار و مووینگ اوریج یکدیگر را قطع یا اصطلاحا کراس (Cross) میکنند. بدین منظور، هرگاه نمودارِ قیمت پایینتر از مووینگ اوریج قرار داشت و آن را به سمت بالا قطع کرد، سیگنالی برای ورود به معامله خرید است. اما سیگنال فروش دقیقا بالعکس است. یعنی زمانی که نمودار بالای مووینگ اوریج بوده و آن را به سمت پایین قطع کرده است.
مهمترین نکته این است که این سیگنالها فقط در روندهای صعودی و نزولی کاربرد داشته و کم ریسک هستند. ولی در روند خنثی سیگنالهای آن قطعا با خطا همراه هستند.
هرچقدر دوره زمانی مووینگ اوریج کوتاهتر باشد، منحنی آن به نمودار قیمت چسبیدهتر بوده و ریسک سیگنال اشتباه به شدت بالا میرود. لذا مناسبترین دورههای زمانی برای این نوع سیگنالها اعداد 21 تا 50 هستند که باید در گذشته نمودار بررسی شده و عدد مناسب انتخاب شود. البته از دورههای زمانی 100 و 200 نیز میتوانید استفاده کنید، اما سیگنالهای ان بسیار بلندمدت هستند.
یکی از استراتژیهای قدرتمند این اندیکاتور، استفاده هم زمانِ دو یا چند مووینگ اوریج است. در این روش چند مووینگ اوریج به طور همزمان بر روی نمودار افزوده میشوند که شامل دورههای زمانی مختلف هستند. در این مقاله صرفا به بررسی استفاده از دو میانگین متحرک یا مووینگ اوریج خواهیم پرداخت.
متداولترین دورههای زمانی که تحلیلگران برای این امر استفاده میکنند، دورههای زمانی 50 و 200 روزه هستند که برای معاملهگرانی با دیدگاه بلند مدت مناسب است. اما کسانی که دیدگاه کوتاه مدت دارند، میتواند از اعداد 21 و 50 نیز استفاده کنند و یا اعداد دلخواه خود را که در تاریخچه نمودار بکتست (بررسی بازههای زمانی مختلف در گذشته نمودار) گرفته شدهاند، قرار دهند.
نقطه ورود به معامله توسط این سیگنال، زمانی است که مووینگ اوریجها یکدیگر را قطع کنند. آن زمان که پس از کاهش قیمت، مووینگ اوریج کوچکتر، مووینگ اوریج بزرگتر را به سمت بالا بشکند سیگنالِ ورود به معامله خرید است. به این تقاطع که نشان دهنده افزایش قیمت در آینده است، تقاطع طلایی یا Golden Cross میگویند.
همچنین پس از رشد قیمت، آن زمان که مووینگ اوریج بزرگتر توسط مووینگ اوریج کوچکتر به سمت پایین شکسته شود، سیگنال فروش صادر شده است که این حالت به نام تقاطع مرگ یا Death Cross مشهور است و بیانگر ریزش قیمت در آینده است.
در این مقاله سعی کردیم تا اندیکاتور میانگین متحرک یا همان مووینگ اوریجها را به سادگی توضیح دهیم. در انتها نیز سه کاربرد مهم و سیگنالهای ورود و خروج این اندیکاتور را بیان کردیم. مهمترین نکتهای که باید بدان توجه داشته باشید، این است که برای اطمینان بیشتر از صحت سیگنال این اندیکاتور، حتما سیگنالهای سایر ابزارها و اندیکاتورها را نیز بررسی کنید. همچنین باید دوره زمانی متناسب با افق زمانی معامله خود را نیز باید مشخص کنید، زیرا دورههای زمانی نامناسب قطعا معاملاتتان را با ریسکهای بالایی همراه میکند.
مهندسی عمران خوندم و طی دوران تحصیل وارد بازارهای مالی شدم. کم و بیش 10 سالی هست که در بازارهای مالی فعالیت دارم و شغل اصلیم محسوب میشه و حدود 4 5 سالی هم میشه که با ...