اگر در بازارهای مالی فعالیت میکنید، احتمالا با خود اندیشیدهاید که نمودار قیمت از کجا رشدش را شروع خواهد کرد و یا از چه قیمتی ریزش آن آغاز میشود.
در نمودارهای تحلیل تکنیکال نقاطی وجود دارد که قیمت از آنجا مسیر حرکت خود را به طور کلی عوض کرده است. مثلا قیمت در حال افزایش بوده، اما با رسیدن به یک محدودهای، مسیر نمودار تغییر کرده و قیمت کاهش مییابد.
برای تحلیلگران تشخیص دادن و پیدا کردن این نقاط برای استفاده در زمان حال و آینده اهمیت ویژهای دارد. شما با در دست داشتن این نقاط میتوانید تصمیم بهتری برای معاملاتتان بگیرید.
بیشتر بخوانید: تحلیل چیست؟ انواع روشهای تحلیلی
در این مقاله به بررسی نقاط تغییر مسیر نمودار (پیوت)، انواع پیوت و نحوه تشخیص پیوتها خواهیم پرداخت.
واژه پیوت (Pivot) در لغت به معنای لولا و نقطه چرخش است. اما اگر بخواهیم در تحلیل تکنیکال تعریفی بسیار ساده برای پیوت بیان کنیم، میتوان گفت پیوت محل چرخش و برگشت نمودار قیمت است. به عبارت دیگر محلی که شیب نمودار به طور کامل معکوس میشود را پیوت میگویند.
پیوتها، نقاط حمایت و مقاومتی هستند که در آینده قیمت تاثیر خواهند داشت. این نقاط مهمترین عنصر در تحلیل تکنیکال هستند و تقریبا در اکثر سبکهای تحلیل تکنیکال کاربرد دارد.
به عنوان مثال، پیوتها روندها را تشکیل میدهند و همچنین خطوط روندی که در تحلیل تکنیکال کلاسیک مورد استفاده قرار میگیرند، از نقاط پیوت ترسیم میشوند. به نحوی میتوان گفت تحلیل تکنیکال کلاسیک بر پایه پیوت و تشخیص آنها بنا شده است.
پیوتها به دو دسته کلی پیوت قیمتی و پیوت محاسباتی تقسیمبندی میشوند که هرکدام انواع مختلفی دارند. پیووتهای قیمتی آنهایی هستند که بر روی نمودار قیمت و به صورت چشمی و با کمک برخی ابزارها مشخص میشوند و تعریف مشخصی دارند.
اما پیوتهای محاسباتی مطابق با فرمول ریاضی بر حسب اطلاعات قیمتی گذشته نمودار محاسبه شده و به صورت نقطه ثابتی در نظر گرفته میشوند. همچنین مقاومتها و حمایتهای پیش روی قیمت را نیز براساس فرمولهای مشخصی محاسبه میکند.
همانطور که در بالا نیز بیان شد، پیوتهای قیمتی را به صورت چشمی از روی نمودار قیمت شناسایی میکنند. البته در برخی از سبکهای پرایس اکشن برای تعریف و شرایط تشخیص پیوت جزئیات بیشتری مانند میزان حرکت و برگشت قیمت بیان کردهاند.
به عنوان مثال حتما باید 3 کندل پشت سر هم در یک مسیر حرکت کنند و یک کندل در جهت مخالف حرکت آنها ایجاد شود. اگر کندل بعدی نیز در جهت مخالف آن 3 کندل باشد، گفته میشود که پیوت تشکیل شده است.
این پیوتها براساس بازه زمانی به دو نوع پیوت ماژور (Major) و پیوت مینور (Minor) دستهبندی میشوند. به پیوتهای ماژور، پیوت اصلی یا بلند مدت و به پیوتهای مینور پیوتهای فرعی یا کوتاه مدت نیز گفته میشود.
شما به عنوان تحلیلگر باید توانایی تشخیص پیوت ماژور از مینور را داشته باشید زیرا هرکدام از این پیوتها، ویژگیها و قدرت برگشت قیمتی متفاوتی دارند. برای تشخیص این پیوتها از یکدیگر میتوانید از ابزارهایی مانند نسبتهای فیبوناچی و اندیکاتور مکدی (MACD) استفاده کنید. البته به مرور زمان با تکیه بر تجربهتان میتوانید این پیوتها را به صورت چشمی نیز شناسایی کنید.
وقتی نمودار یک کالا را باز میکنید، حتما نقاطی را دیدهاید که قیمت به طور کامل جهت حرکتش را تغییر داده است که با چشم به راحتی تشخیص داده میشوند. این نقاط برگشت قیمت که روند قیمت را به طور کامل یا برای مدت زمان زیادی تغییر دادهاند، پیوتهای ماژور هستند.
سطوح مقاومت و حمایتی که از پیوتهای ماژور ایجاد میشود، دارای قدرت بیشتری نسبت به سایر سطوح هستند. یعنی اگر قیمت به این سطوح برسند، احتمال برگشت قیمت از این سطوح بسیار بالاست.
اگر نمودار را کمی زوم کنید، حرکات و نوسانات کوچکی را خواهید دید. طی این نوسانات قیمت دائما تغییر مسیر میدهد این تغییر مسیرها همان پیوتهای مینور هستند که در جهت روند کلی نمودار تشکیل میشوند.
البته ذکر این نکته لازم است که ماهیت پیوتها نسبت به تایم فریمها تغییر میکنند. مثلا یک پیوت هفتگی نسبت به یک پیوت روزانه، ماژور تشخیص داده میشود. اما نسبت به یک پیوت ماهانه یا سالانه مینور است.
برای تشخیص پیوتهای ماژور و مینور، به دو صورت میتوانید عمل کنید. اولین روش استفاده از ابزارهای فیبوناچی و اندیکاتور مکدی است. روش بعدی به صورت تجربی است.
این روش تجربی بوده و به طور دقیق تمام پیوتهای ماژور را مشخص نمیکند و صرفا پیوتهای ماژور واضح را تشخیص میدهد. در این روش نقاطی را که نمودار به طور کامل در بلند مدت تغییر روند داده است را پیوت ماژور در نظر میگیریم. سایر پیوتهایی که بین دو پیوت ماژور قرار دارند را پیوت مینور میگوییم. این روش سادهتر بوده ولی دقیق نیست و به تجربه شما بستگی دارد.
در این روش به 2 ابزار سطوح فیبوناچی و اندیکاتور مکدی نیاز دارید. این روش دقیق است اما استفاده از آن زمانبر است. این روش هر پیوتی که دو شرط تغییر فاز مکدی و اصلاح بیشتر از 38 درصد حرکت قبلی را داشته باشد را پیوت ماژور در نظر میگیریم. پیوتهایی که این شروط را ندارند مینور هستند.
برای تشخیص پیوت ماژور ابتدا باید پیوت مورد نظر را علامت بزنید سپس محل تغییر فاز اندیکاتور مکدی را مشخص کنید.
مکدی دارای سطح صفر است. روی سطح صفر را فاز مثبت و زیر خط صفر را فاز منفی مینامیم. هرگاه هیستوگرام (میلهها) مکدی از فاز مثبت وارد فاز منفی یا از فاز منفی وارد فاز مثبت شوند، میگوییم تغییر فاز رخ داده است.
پس از مشخص کردن تغییر فازها در مکدی، همان نقاط را بر روی نمودار قیمت نیز مشخص میکنیم. اگر پیوتی که مشخص کردهاید در بین دو نقطه تغییر فاز قرار داشته باشد، به مرحله بعدی که استفاده از فیبوناچی اصلاحی است میرویم.
حرکت بعد از پیوت مشخص شده باید بیشتر از 38 درصد موج قبلی اصلاح کرده باشد تا بتوانیم بگوییم که آن پیوتی که مشخص کردیم، پیوت ماژور است. آن پیوت باید هر دو شرط تغییر فاز مکدی و اصلاح قیمت بیشتر از 38 درصد را همزمان داشته باشد. اگر پیوتی در محدوده تغییر فاز بود ولی کمتر از 38 درصد حرکت قبلی را اصلاح کرده بود، آن پیوت ماژور نیست، زیرا هر دو شرط را همزمان ندارد.
نوع دیگری از پیوتها، پیوتهای محاسباتی یا پیوت پوینت (Pivot point) هستند. این نوع پیوت بر اساس فرمولهای ریاضی با استفاده از قیمتهای گذشته بدست میآیند که به صورت اندیکاتور پیوت پوینت طراحی شدهاند. در حقیقت این نوع پیوت محل برگشت قیمت نیست، بلکه صرفا یک سطح حمایت یا مقاومت است که احتمال تشکیل پیوت در آن ناحیه بیشتر از سایر نقاط است.
پیوتهای محاسباتی بر حسب نوع فرمول انواع مختلفی دارد که هر کدام سطوح حمایت و مقاومت متفاوتی را نشان میدهند. از انواع این پیوتها میتوان به پیوت پوینتهای فیبوناچی (Fibonacci)، استاندارد (standard)، کاماریلا (Camarilla)، وودی (Woodie)، کلاسیک (Classic) و سنتی (Traditional) نام برد.
تمام فرمولهای این پیوت پوینتها در یک اندیکاتور به نام Pivot points standard جمعآوری شده است که به راحتی قابل استفاده است. کافیست این اندیکاتور را به نمودار خود اضافه کرده و از قسمت Type، نوع پیوت پوینت موردنظر خود را انتخاب کنید.
پیوت پوینتها براساس فرمولهای ریاضی ترسیم میشوند. اگر شما از اندیکاتور پیوت پوینت استفاده کنید، نیازی به دانستن فرمولها ندارید. اما گاهی در بازاری فعالیت میکنید که به این اندیدکاتور دسترسی ندارید. در این مواقع، میتوانید با استفاده از فرمولها به طور دستی نقاط پیوت، حمایت و مقاومت را محاسبه کنید. در ادامه فرمول 3 پیوت پوینت پرکاربرد را آوردهایم.
در فرمولهای بالا، R به معنای مقاومت، S به معنای حمایت و P به معنای پیوت است. همچنین High یا H به معنای بیشترین قیمت، Low یا L به معنای کمترین قیمت و Close یا Cبه معنای قیمت آخرین معامله است.
یافتن تایم فریم پیوتها به شدت با اهمیت ولی در عین حال ساده است. تشخیص تایم فریم به شما کمک میکند تا به قدرت یک سطح و پیوت پی ببرید. به طور کلی میتوان گفت هر چقدر تایم فریم یک پیوت بالاتر باشد، قدرت آن پیوت برای برگشت قیمت بیشتر است. دلیل این امر شاید این باشد که تعداد معاملهگران بیشتری در محدوده پیوت تایمهای بالاتر انتظار واکنش قیمت را نسبت به پیوت تایم پایینتر دارند.
به عنوان مثال تعداد معاملهگرانی که در پیوت ماهانه آماده ترید هستند بسیار بیشتر از تعداد معاملهگرانی است که در پیوت 4 ساعته در حال ترید هستند.
برای تشخیص تایم فریم یک پیوت کافیست تایم فریم را آن قدر بالا ببرید تا آن نقطه مورد نظر دیگر به صورت پیوت دیده نشود یا شرایط یک پیوت را نداشته باشد.
نقاط پیوت در اکثر سبکها یکی از مهمترین مفاهیم تحلیل تکنیکال است. از این نقاط برای پیدا کردن محدودههای حمایت و مقاومت استفاده کرده و خط روندها نیز از این نقاط ترسیم میشوند. این مفهوم علیرغم سادگی، حتی در سبکهای پیشرفته پرایس اکشن نیز کاربرد دارد و مورد استفاده قرار میگیرد.
برای این که از این مفهوم در تحلیلهای خود استفاده کنید، باید بتوانید نوع آن را بشناسید و مشخص کنید که هر پیوت برای چه تایم فریمی است. شناخت تایم فریم پیوتها اهمیت ویژهای دارد و میتواند در تحلیلها و معاملاتتان اثرات مثبتی بگذارد.
مهندسی عمران خوندم و طی دوران تحصیل وارد بازارهای مالی شدم. کم و بیش 10 سالی هست که در بازارهای مالی فعالیت دارم و شغل اصلیم محسوب میشه و حدود 4 5 سالی هم میشه که با ...