ریچارد هارت کیست؟ ریچارد هارت چهره‌ای جنجالی اما تاثیرگذار!

ریچارد هارت کیست عمومی
زمان مطالعه : 33 دقیقه

ریچارد هارت (Richard Heart) یکی از بنیان‌گذاران مشهور در صنعت کریپتو است که چندان شبیه دیگر بنیانگذاران نیست! شخصیت رک و صریح، ظاهر پر زرق و برق و ایده‌های خلاقانه‌اش، او را به یکی از جنجالی‌ترین و تأثیرگذارترین چهره‌های حوزه رمزارزها تبدیل کرده است. شاید شما ریچارد هارت را به واسطه‌ی آشنایی با ارز هکس شناخته باشید؛ ارزی که ثروتی عظیم برای بسیاری از سرمایه‌گذاران آن به ارمغان آورد. اما ریچارد هارت خالق پروژه عظیم پالس چین و همچنین صرافی پالس ایکس نیز می‌باشد. در این مقاله به حاشیه‌ها، جزئیات پروژه‌ها، زندگی لاکچری، اتهامات و هر آن چه که باید در مورد این شخصیت بدانید، پرداخته‌ایم.

فهرست مطالب

نگاهی سریع به دوران کودکی، نوجوانی و جوانی ریچارد هارت

ریچارد جیمز شولر (Richard James Schuler) که امروزه بیشتر او را با نام ریچارد هارت (Richard Heart) می‌شناسند، در نهم اکتبر ۱۹۷۹ در پیتسبرگ آمریکا، در خانواده‌ای با وضعیت مالی متوسط رو به پایین، اما حمایتگر متولد شد.

ریچارد از سنین کودکی استعداد درخشانی در زمینه خواندن از خود نشان داد و توانست در سه سالگی به این مهارت تسلط پبدا کند. این توانایی استثنایی، او را از هم‌سن و سالانش متمایز کرد و سبب شد تا ریچارد در یک مدرسه‌ی ویژه‌ی دانش‌آموزان با استعداد تحصیل کند.

در دوران دبیرستان، ریچارد با شرکت در برنامه‌ی آموزشی پیشرفته MEgSSS (یک برنامه‌ی درسی پیشرفته برای دانش‌آموزان با استعداد)، توانایی‌های خود را به چالش کشید. ریچارد هارت با راهنمایی‌های استادش، بورک هافمن، فارغ‌التحصیل از دانشگاه MIT (یکی از معتبرترین دانشگاه‌های جهان)، به دنیای برنامه‌نویسی با زبان اسکیم (Scheme) نیز قدم نهاد و مهارت‌های فنی خود را تقویت کرد.

او به جای وقت گذراندن با دوستان و شرکت کردن در فعالیت‌های تفریحی رایج در میان نوجوانان، ترجیح می‌داد به مطالعه بپردازد و با افتخار خود را «پادشاه نِردها (Nerd)» می‌نامید. اصطلاح Nerd عموما برای افرادی استفاده می‌شود که یادگیری دانش و کسب اطلاعات اولویت بالاتری نسبت به فعالیت‌های دیگر برای آن‌ها دارد. ریچارد هارت بارها در مصاحبه‌هایش عنوان کرده است که تجربه فقر در دوران کودکی به یک انگیزه‌ی قوی تبدیل شد تا تلاش کند به ثروت برسد و زندگی خود را متحول سازد.

همکاری با پدر در روزنامه‌فروشی و همچنین کار در صنعت ساخت تجهیزات تهویه مطبوع اولین تجربیات کاری وی به شمار می‌آیند. اما جرقه‌ی اصلی زمانی زده شد که یکی از دوستانش در سنین نوجوانی، با راه‌اندازی یک کسب‌وکار کامپیوتری موفق، به الگوی او تبدیل شد. جالب است بدانید که ریچارد هارت سابقه‌ای متنوع در حوزه‌های مختلفی از جمله املاک، سئو و فعالیت‌های خیرخواهانه دارد. در سن 25 سالگی، با فروش آخرین شرکت خود که بیش از 150 نفر کارمند داشت، به موفقیت مالی چشمگیری دست یافت و در اوج جوانی خود را بازنشسته کرد.

دوران بازنشستگی هارت با سفرهای لوکس و اقامت در هتل‌های پنج‌ستاره همراه بود. پیش از ورود به عرصه ارزهای دیجیتال، یک دهه از عمر خود را صرف بازی‌های کامپیوتری نمود که این سبک از زندگی باعث شد تا با چالش‌های جدی همچون افسردگی و اضطراب دست و پنجه نرم کند؛ چراکه اعتیاد به بازی و اصطلاحا گیمینگ آسیب‌های جدی به سلامت روانی و حتی جسمی افراد وارد می‌کند و ریچارد نیز به عنوان یک گیمر قهار از این پیامدهای منفی در امان نماند. اما زمانی که ریچارد این عادت و وابستگی خود را ترک کرد، تصمیم گرفت تا با تولید محتوای انگیزشی در یوتیوب، به دیگر افراد با تجربیات مشابه کمک کند تا از این مشکلات رهایی یابند.

اولین قدم‌های ریچارد هارت در یوتیوب

اولین قدم‌های ریچارد هارت در یوتیوب

ریچارد هارت، قبل از آنکه به عنوان یک چهره شناخته شده در حوزه ارزهای دیجیتال مطرح شود، با تولید محتوا در پلتفرم یوتیوب، افراد را به سوی تغییر و تحول دعوت می‌کرد. او به عنوان یک سخنران انگیزشی و همچنین یک راهنمای عملی، مخاطبانش را به چالش می‌کشید تا از قید گیمینگ و قمار رها شوند و زندگی باکیفیت‌تری را تجربه کنند.

هارت، با زبانی ساده بر اهمیت مدیریت زمان و تمرکز بر فعالیت‌هایی که نتایج بزرگی به همراه دارند، تاکید می‌کرد. می‌توان گفت همین ارتباط عمیق با مخاطبان بر موفقیت‌های بعدی او در دنیای کریپتو تاثیر گذاشت. از سوی دیگر، ریچارد هارت مهارت سخنوری نسبتا خوب و سواد مالی بالایی داشت و این ویژگی‌ها سبب شد تا بر افراد به خصوص آن‌هایی که علاقمند به دنیای ارزهای دیجیتال هستند، تاثیرگذاری کافی داشته باشد.

لیست زیر شامل برخی از اولین ویدیوهایی است که ریچارد هارت در یوتیوب منتشر کرده است:

ریچارد هارت؛ نویسنده‌ی کتاب SciVive

علاقه و تجربیات ریچارد هارت در زمینه توسعه فردی، باعث شد تا یک کتاب با نام SciVive بنویسد. ریچارد هارت با اعتقاد بر اینکه هر فرد با تکیه به قدرت درونی خود، قادر است تا سرنوشت خویش را رقم زند، 9 راه برای برنده شدن در زندگی در این کتاب معرفی کرده است.

هدف اصلی SciVive، ارتقای کیفیت زندگی و افزایش طول عمر سالم و پربار برای تمامی افراد است. شما نیز می‌توانید از طریق سایت scivive.com به این کتاب دسترسی پیدا کنید.

ورود ریچارد هارت به دنیای کریپتو

پیدایش بیتکوین به عنوان اولین ارز دیجیتال، نقطه‌ی آغازین آشنایی ریچارد هارت با صنعت کریپتو محسوب می‌شود. به همین دلیل است که او را می‌توان از OGهای بیتکوین در نظر گرفت. منظور از OGها همان سرمایه‌گذاران اولیه و به عبارتی قدیمی‌های بازار ارزهای دیجیتال است. هارت در اوایل شکل‌گیری بازار ارزهای دیجیتال، با استفاده از کارت‌ گرافیک اقدام به استخراج بیت‌کوین کرد (در آن زمان هر 10 دقیقه 50 واحد بیت‌کوین ماین می‌شد.) او در ابتدا این کار را صرفا برای سرگرمی انجام می‌داد؛ چرا که در آن روزها بیتکوین برای اغلب افراد مفهوم جدید و ناشناخته‌ای بود. اما بعدها، ریچارد به سمت سرمایه‌گذاری بر روی بیتکوین متمایل شد.

سرمایه‌گذاری اولیه هارت در زمانی صورت گرفت که قیمت بیت‌ کوین تنها یک دلار بود! وی در مصاحبه‌های خود گفته است که یکی از عوامل کلیدی در افزایش قیمت بیت کوین به ۳۰ دلار، تزریق سرمایه قابل توجه او به بازار این ارز بوده است. هارت ادعا می‌کند که او حتی در زمان نوسانات شدید بازار و کاهش قیمت بیت کوین به 2 دلار نیز همچنان به سرمایه‌گذاری خود پایبند بوده و هیچ بیتکوینی نفروخته بود.

مشارکت ریچارد هارت در بازار بیت کوین صرفا به خرید و فروش یا استخراج آن محدود نمی‌شد. از همان آغازین روزهای شکل‌گیری بازار بیت‌کوین، ریچارد هارت، به عنوان یک نظریه‌پرداز در جامعه‌ی بیتکوین شناخته شد و سعی می‌کرد تا در تصمیم‌گیری‌های مهم برای این ارزدیجیتال مشارکت داشته باشد.

اگرچه ریچارد هارت در ابتدا به عنوان یک بیت‌کوین ماکسیمالیست شناخته می‌شد و طرفداران زیادی نیز داشت، اما با ظهور اتریوم و قابلیت‌های نوین این شبکه همچون پشتیبانی از قراردادهای هوشمند و برنامه‌های غیرمتمرکز، به تدریج به سمت پروژه اتریوم متمایل شد. گرایش تدریجی هارت به سمت اتریوم باعث شد یک شکاف عمیق بین او و طرفداران سرسخت و متعصب بیت‌کوین به وجود آید. حتی گفته می‌شود که از همان زمان به بعد بود که اکثر طرفداران خود را از دست داد.

پیش‌بینی دقیق ریچارد هارت: سقف قیمت بیت‌کوین ۲۰ هزار دلار خواهد بود!

در سال 2016، زمانی که قیمت بیت‌کوین در محدوده 300-400 دلار قرار داشت، ریچارد هارت، پیش‌بینی بسیار دقیقی ارائه داد. او معتقد بود که قیمت بیت‌کوین تا 20 هزار دلار افزایش خواهد یافت و پس از رسیدن به این نقطه، بازار وارد یک دوره نزولی می‌شود. این پیش‌بینی در آن زمان با واکنش‌های متفاوتی روبرو شد و بسیاری آن را اغراق‌آمیز می‌دانستند، اما همانطور که در نمودار قیمتی بیت‌کوین نیز مشخص است، در سال 2017 بیت‎کوین به همان قیمتی رسید که هارت پیش‌بینی کرده بود و سپس وارد دوره نزولی شد.

تحلیل دقیق ریچارد هارت باعث شد که ویدیویی که او این پیش‌بینی را در آن مطرح کرده بود، به سرعت در فضای مجازی منتشر شود.

معرفی پروژه‌های ریچارد هارت

در ادامه به معرفی پروژه‌های رمزارزی که ریچارد هارت راه‌اندازی کرده است، می‌پردازیم:

هکس؛ اولین پروژه ریچارد هارت با رشد 10 هزار برابری!

شاید خیلی از شما، ریچارد هارت را از طریق پروژه ارز دیجیتال هکس (HEX)، شناخته باشید؛ چراکه هکس اولین محصولی است که توسط ریچارد هارت به بازار عرضه شد و از همه مهم‌تر هکس ارزی است که سریع‌ترین رشد قیمتی را در تاریخ ارزهای دیجیتال تجربه کرده است. بنابراین لازم است که کمی با این ارز دیجیتال آشنا شوید.

در 2 دسامبر 2019، قرارداد هوشمند این توکن بر روی شبکه اتریوم راه‌اندازی شد. لازم به ذکر است که تلفظ صحیح این ارز، همان هکس است؛ اما در برخی منابع فارسی این ارز با تلفظ «هگز» رایج شده است.

اگر بخواهیم به یکی از مهم‌ترین نوآوری‌های ریچارد هارت اشاره کنیم، می‌توانیم بگوییم که او همان مفهوم «سپرده‌گذاری بلندمدت» که در سیستم‌های بانکی سنتی وجود داشت را برای اولین بار در دنیای ارزهای دیجیتال پیاده‌سازی کرد. در سیستم بانکی، سپرده‌گذاری بلندمدت یک نوع سرمایه‌گذاری است که افراد سرمایه خودشان را برای مدت مشخصی نزد بانک سپرده‌گذاری و در ازای آن سود دریافت می‌کنند.

ریچارد هارت چنین ویژگی‌هایی را به طور کاملا غیرمتمرکز و با نام «گواهی سپرده» (Certificate of Deposit) در ارز دیجیتال هکس اجرایی کرد. به طور خلاصه، هولدرها یا سرمایه‌گذاران توکن‌ هکس می‌توانند با استیک یا قفل کردن دارایی‌های خود برای دوره‌های زمانی مشخص، پاداش دریافت کنند. با این تفاوت که سودها به صورت توکن‌های جدید هکس پرداخت می‌شود. به عبارتی درآمد استیک‌کنندگان از «تورمی» حاصل می‌شود که قرارداد هوشمند هکس تولید کرده است. فلسفه‌ی چنین مکانیزمی این است که سرمایه‌گذاران با قفل کردن هکس‌های خود به کاهش فشار فروش و افزایش قیمت این ارز کمک می‌کنند و از این رو، مستحق دریافت پاداش هستند!

یکی از ویژگی‌های هکس که در نوع خود یک «نوآوری» محسوب می‌شود، ایجاد سازوکار «جریمه» است. درواقع، در این پروژه، جریمه‌ای برای افرادی که زودتر از موعد، قفل استیک خودشان را باز می‌کنند در نظر گرفته شده است. این جریمه به طور عادلانه بین دیگر استیک کنندگان که همچنان به سیستم استیکینگ هکس وفادار مانده‌اند، توزیع می‌شود!

رشد 10 هزار برابری در 14 ماه

یکی از ویژگی‌های بارز این رمزارز، رشد خیره‌کننده قیمت آن در مدت زمان بسیار کوتاهی است. این ارز دیجیتال، با ثبت رکورد افزایش قیمت 10 هزار برابری در 14 ماه، سریع‌ترین رشد قیمتی را در تاریخ ارزهای دیجیتال به خود اختصاص داده و همین مساله ثروتی باورنکردنی برای بسیاری از سرمایه‌گذاران آن‌ به ارمغان آورد. بالاترین قیمت ثبت شده برای این توکن، 51 سنت است.

شاید برایتان جالب باشد که بدانید ریچارد هارت پیش‌بینی کرده بود که این ارز دیجیتال ظرف مدت 2.5 سال، 10 هزار برابر رشد خواهد کرد. این پیش‌بینی نه تنها محقق شد، بلکه فراتر از انتظار و در زمان کوتاه‌تری به واقعیت پیوست. در حال حاضر، ارز دیجیتال هکس بیش از 99 درصد نسبت به ATH (اوج قیمتی) خود ریزش داشته است؛ اما با این حال همچنان در بازار در حال معامله شدن است!

ارز دیجیتال هگز چیست؟ معرفی کامل ارز هگس

چه چیزی باعث شده که جامعه هکس به این رمزارز وفادار بمانند؟

رمز ارز هکس، پس از تجربه یک رشد انفجاری (ده هزار برابری) و سپس یک سقوط چشمگیر (99 درصدی)، همچنان توانسته است جامعه‌ وفادار خود را حفظ کند. حال، این پرسش مطرح می‌شود که چه عواملی باعث شده است تا این جامعه علیرغم چنین ریزش عمیقی، به این ارز دیجیتال پایبند بمانند؟!

در اولین دوره صعودی هکس، نقش ریچارد هارت به عنوان بنیان‌گذار این پروژه، بسیار پررنگ بود. تولید محتواهای ویدیویی مداوم و تعاملات مستمر وی با جامعه سرمایه‌گذاران، تاثیر قابل توجهی در جذب گسترده مخاطبان و افزایش محبوبیت هکس داشت. با این حال، رشد ده هزار برابری قیمت هکس در کمتر از دو سال، منجر به ایجاد حباب قیمتی بزرگی شد. طبیعی است که یک حباب قیمتی «بزرگ»، ریزش «بزرگ و شدیدتری» را هم به دنبال دارد!

اگر قیمت هکس در محدوده معقول‌تری مانند یک تا پنج سنت تثبیت می‌شد، احتمالا نوسانات قیمتی آن نیز کمتر بوده و دوره نزولی کمتری را تجربه می‌کرد. این پامپ شدید باعث شد تا عده‌ی زیادی از سرمایه‌گذاران به ثروت‌های عجیب و غریبی دست پیدا کنند و حتی با وجود ریزش سنگین آن، همچنان در سود باشند.

بقای یک رمزارز به طور مستقیم به جامعه‌ای وابسته است که از آن ارز حمایت می‌کنند. صرف نظر از عوامل فنی مانند زیرساخت و نقش بنیان‌گذاران یک پروژه، این جامعه است که با باورهای خود معاملات آن توکن را زنده نگه می‌دارند. درمورد هکس نیز همین اتفاق افتاده است. این مساله که هکس با توجه به یک ریزش عمیق، همچنان در بازار در حال خرید و فروش می‌باشد، نشان می‌دهد که جامعه‌ی این ارز به آینده آن خوشبین هستند.

جامعه‌ی سرمایه‌گذاران هکس، با توجه به سابقه‌ی فعالیت ریچارد هارت امیدوار است که با رفع موانع قانونی موجود در پرونده‌ی شکایت کمیسیون SEC، شاهد بازگشت فعالانه‌ی وی در بازار باشد. یکی از دلایل این امیدواری که می‌توان به آن اشاره کرد، این است که ریچارد هارت از ابتدای راه‌اندازی پروژه هکس تاکنون، حتی یک واحد توکن هکس نفروخته است. در حالی که بسیاری از بنیان‌گذاران پروژه‌های ارز دیجیتال مانند ریپل، کاردانو و اتریوم، بخشی از توکن‌های خود را برای هزینه‌های شخصی به فروش می‌رسانند، ریچارد هارت حتی در برخی موارد با خرید توکن‌های بیشتر، به رشد بازار  کمک کرده است.

علاوه بر این، وجود مقدار قابل توجهی اتریوم در کیف پول ریچارد هارت، امیدواری سرمایه‌گذاران را به تزریق مجدد نقدینگی به بازار پالس‌چین و هکس تقویت کرده است. بسیاری بر این باورند که در صورت نیاز، ریچارد هارت می‌تواند با فروش بخشی از این اتریوم، به حمایت از قیمت توکن‌های اصلی خود بپردازد.

 شبکه پالس‌ چین؛ پاسخی به چالش‌ کارمزدهای بالای اتریوم

شبکه‌ی پالس‌چین را می‌توان بزرگ‌ترین پروژه ریچارد در نظر گرفت که در می 2023 به طور رسمی راه‌اندازی شد. پالس چین؛ یک شبکه لایه یک است که درنتیجه‌ی یک هارد فورک «کامل» از اتریوم به وجود آمد. هدف از ایجاد چنین فورکی این بود که فشار از روی شبکه‌ی شلوغ اتریوم برداشته شود؛ شبکه‌ای که گاها کارمزدهای آن برای یک تراکنش به چند صد دلار می‌رسید. البته بلاکچین‌های لایه یک زیادی در صنعت کریپتو وجود دارند، اما اغلب آن‌ها یا کاملا غیرمتمرکز نیستند و یا مشکلات زیرساختی (مانند خاموشی‌ و قطعی‌های مکرر) دارند. یکی از ویژگی‌های متمایز پالس‌چین با دیگر فورک‌های اتریوم، کپی کامل داده‌های موجود در اتریوم است. این بدان معناست که تمام تاریخچه‌ی تراکنش‌ها، قراردادهای هوشمند و توکن‌های کاربران در این شبکه کپی شده است. اسنپ‌شاتی که از شبکه اتریوم گرفته شد، باعث شد تا کاربران یک نسخه کاملا رایگان از ارزهای خود در این شبکه را به عنوان ایردراپ در شبکه‌ی پالس چین نیز دریافت کنند!

همانطور که می‌دانید ایردراپ، فرایندی رایگان است و کاربران برای دریافت آن هزینه‌ای پرداخت نمی‌کنند. اما از سوی دیگر، پروژه‌های پالس چین و پالس ایکس دارای یک فاز مشارکتی به نام «قربانی» نیز بودند که در آن افراد با سرمایه‌ی خود در این پروژه‌ها شرکت و سهمی از توکن‌های بومی آن‌ها را دریافت کردند. فرایند «قربانی» به چه معناست؟

قربانی؛ همان انتقال یا اهدای ارزها به آدرس‌های از پیش تعیین‌شده است، اما بدون آنکه انتظار بازگشت یا دریافت چیزی در ازای آن داشته باشید! همانطور که پیش‌تر گفتیم، سرمایه‌گذاری و به طور کلی مشارکت در پروژه‌ها نه «ماهیت قراردادی» باید داشته باشد و نه وعده سوددهی به سرمایه‌گذاران بدهد. احتمالا تا الان متوجه شده باشید که چرا ریچارد هارت از واژه «قربانی» استفاده کرده است! در واقع، او سعی کرد با طراحی چنین مکانیزمی، جوانب احتیاط را درنظر بگیرد و ریسک‌های قانونی را به حداقل برساند. وقتی شما از واژه‌ی «قربانی» استفاده می‌کنید، در واقع بر ماهیت «کمک و هدیه» این مشارکت تاکید می‌کنید و بالعکس با استفاده از واژه‌ی «سرمایه‌گذاری»، ماهیت «قرادادی و انتظار سود» آن را برجسته می‌کنید. در سایت‌های مربوط به پروژه‌ها به وضوح نسبت به انجام فرایند قربانی سلب مسئولیت انجام شد. به طور مثال، در فاز قربانی پالس ایکس، در سایت این پروژه عنوان شده بود که «شما با قربانی کردن رمزارزهای خودتان، ارز PLSX نمی‌خرید. شما رمزارزهای خود را به این پروژه هدیه می‌دهید.»

  • در طول مدت قربانی برای پروژه‌های مذکور حدودا 1 میلیارد دلار جمع‌آوری شد که بزرگ‌ترین دور تامین مالی در صنعت کریپتو محسوب می‌شود.

پالس‌چین چیست؟ آموزش دریافت بزرگ‌ترین ایردراپ تاریخ رمزارزها

کمک 27 میلیون دلاری به یک موسسه تحقیقات پزشکی

کمک 27 میلیون دلاری به یک موسسه تحقیقات پزشکی

ریچارد هارت با طراحی یک مکانیزم جدید، بخشی از سرمایه جمع‌آوری شده در فرایند پیش‌فروش را به سمت حمایت از یک موسسه تحقیقاتی هدایت کرد. این در حالی است که به طور کلی، بنیان‌گذاران پروژه‌های رمزارزی کل این سرمایه را به خودشان اختصاص می‌دهند.

در واقع، شما می‌توانستید از دو روش، سرمایه خود را برای پروژه‌های پالس‌چین و پالس ایکس قربانی کنید:

1. ارزهایتان را مستقیما به آدرس کیف پولی که برای این کار در نظر گرفته شده است، منتقل کنید.

2. و یا اینکه آن‌ها را به حساب یک موسسه‌ی تحقیقات پزشکی به نام Sense واریز کنید.

این موسسه در زمینه جوان‌سازی سلولی و با هدف افزایش طول عمر سالم انسان و بهبود کیفیت زندگی، تحقیقات گسترده‌ای را انجام می‌دهد. این ابتکار سبب می‌شد تا سرمایه‌گذاران علاوه بر مشارکت در پروژه، در یک اقدام خیرخواهانه نیز سهیم باشند. از طرف دیگر، این روش به سرمایه‌گذاران (خصوصا شهروندان آمریکا) کمک می‌کرد تا در صورت دریافت توکن‌های PLS و PLSX مجبور نباشند که مالیات آن را پرداخت کنند؛ چراکه طبق قوانین، شما باید از سود یا سهمی که از یک پروژه دریافت می‌کنید مالیات پرداخت کنید. از این رو، کمک مالی به یک موسسه پزشکی (و حتی خیریه‌ها) شما را از پرداخت مالیات معاف می‌کند.

در نتیجه‌ی این اقدام خلاقانه، مبلغ 27 میلیون دلار برای این موسسه جمع‌آوری شد که در تاریخچه‌ی آن بی‌سابقه بود. افراد دیگری از جمله ویتالیک بوترین تاکنون به این موسسه کمک مالی کرده‌اند، اما گفته می‌شود که این مبلغ 10 برابر بیشتر از کمک ویتالیک بوده است. درنهایت، توزیع ایردراپ توکن‌های پالس‌چین و پالس‌ایکس در میان مشارکت‌کنندگان اولیه، نشان از تعهد هارت به جامعه و قدردانی از حمایت آن‌ها داشت.

یکی از حواشی که پیرامون این کمک خیرخواهانه رخ داد، سانسور شدید اسم ریچارد توسط موسس Sens.org در مصاحبه‌ای بود که با حضور شخصیت‌های شناخته‌شده‌‌ی بازار همچون ویتالیک برگزار شد. این موسس که بعدها با خود ریچارد نیز مصاحبه‌ای داشت، اعتراف کرد که قبل از آن مصاحبه به او تاکید شده بود که هیچ اسمی از ریچارد و کمک 27 میلیون دلاری او آورده نشود.

صرافی پالس ایکس

یکی دیگر از محصولات ریچارد هارت صرافی غیرمتمرکز پالس ایکس (PulseX) است. پالس ایکس، یک صرافی کاملا غیرمتمرکز است که بر روی شبکه پالس‌چین پیاده‌سازی شده و به کاربران اجازه می‌دهد تا توکن‌های خود را به صورت مستقیم و بدون واسطه با یکدیگر مبادله کنند. برخی از ویژگی‌های منحصر به فرد این صرافی، تمرکززدایی کامل، کارمزدهای پایین و مکانیزم جالب خریدن و سوزاندن توکن‌ بومی آن است.

علاوه بر این، صرافی پالس ایکس با معرفی یک توکن به نام Incentive که با نماد INC نمایش داده می‌شود، سعی کرده است تا از تورم بیش از حد توکن بومی خود (PLSX) جلوگیری کند. در واقع، در ابتدا قرار بود پاداش مشارکت در فارمینگ به صورت مستقیم ارز پالس ایکس باشد، اما با معرفی توکن انگیزشی اینک، این رویه تغییر کرد. با ارائه بخشی از پاداش‌ها به صورت ارز INC، از افزایش شدید عرضه PLSX در بازار جلوگیری شده و در نتیجه احتمال فشار فروش بر روی این توکن کاهش یافته است.

صرافی پالس ایکس (PulseX) چیست؟ آموزش کار با صرافی پالس‌ ایکس

انگیزه ریچارد هارت از غیرمتمرکز کردن کامل پروژه‌ها چه بود؟

ریچارد هارت با هدف ایجاد یک سیستم کاملا غیرقابل کنترل، تمامی زیرساخت‌های وب‌سایت‌های خود را کاملا غیرمتمرکز کرده است. این امر موجب شده است که حتی ظاهر بصری این وب‌سایت‌ها نیز از هرگونه دستکاری مصون بمانند. حال ممکن است این سوال مطرح شود که چرا ریچارد هارت چنین اقدامی را انجام داده است؟

چندین ماه پیش گزارش شد که اتحادیه اروپا درصدد وضع قوانینی است که بر «پروتکل‌های مالی غیرمتمرکز» تاثیرگذار خواهد بود. بر اساس این مقررات پیشنهادی، پروتکل‌هایی که از واسط کاربری متمرکز بهره می‌برند (یعنی صفحه‌ی کاربری یا UI پروتکل آن‌ها متمرکز است) موظف خواهند بود تا الزامات قانونی مربوط به احراز هویت مشتری (KYC) را رعایت نمایند.

این مساله که اتحادیه اروپا، پروتکل‌های مالی غیرمتمرکز (DeFi) را ملزم به ارائه‌ی اطلاعات کاربران به نهادهای نظارتی و شفافیت بیشتر کند، به طور کامل با ماهیت غیرمتمرکز و ناشناس‌ماندن بلاک‌چین در تضاد است. با این حال، پلتفرم‌هایی که به طور کامل غیرمتمرکز بوده و فاقد هرگونه واسطه مرکزی هستند، از شمول این مقررات مستثنی شده‌اند.

در میان این حجم از پروژه‌های بلاک‌چینی، شبکه پالس‌چین به‌عنوان یکی از معدود پروژه‌هایی شناخته می‌شود که به طور کامل بر روی اصل غیرمتمرکز بودن پافشاری کرده است. اگرچه غیرمتمرکزسازی کامل یک پلتفرم با چالش‌هایی همچون تغییر در ظاهر و تجربه کاربری همراه است، اما پلتفرم پالس‌چین تاکنون در این رابطه به مشکلی برنخورده است.

چرا ریچارد هارت مورد سانسور قرار گرفت؟

ریچارد هارت به دلیل رویکرد صریح و انتقادی‌اش در این صنعت، همواره در کانون توجه بوده است. وی که از پیشکسوتان بازار کریپتو محسوب می‌شود، با ورود به عرصه اتریوم و انتقادهای بی‌پرده از بیت کوین، موجب عصبانیت و انتقاد شدید طرفداران بیتکوین شد.

اگر ویدیوهای ریچارد هارت در یوتیوب را دیده باشید، حتما متوجه شده‌اید که او بدون تعارف، مستقیم و رک صحبت می‌کند. چه موسسان صرافی‌های بزرگ مانند بایننس و چه سایر شخصیت‌های این حوزه مانند موسسان کوین مارکت کپ و کوین گکو و حتی سازنده‌های ریپل از لحن نسبتا تند ریچارد در امان نماندند. این رویکرد و لحن کلام، اگرچه وی را در کانون توجه قرار داده اما به‌طور گسترده‌ای در این صنعت، دشمنی و خصومت برای او ایجاد کرده است.

یکی از جنجالی‌ترین مواضع هارت این بود که ادعاهای کریگ رایت مبنی بر اینکه او خالق بیت کوین است را به طور قاطعانه رد کرد. حدود چهار سال پیش، در حالی که بسیاری از افراد در برابر ادعاهای رایت سکوت اختیار کرده بودند و از طرفی همه را تهدید کرده بود که در صورت مخالفت از آن‌ها شکایت می‌کند، هارت جزو معدود افرادی بود که ادعاهای او را زیر سوال برد. در آن زمان به دلیل تهدیدهای کریگ رایت، به‌جز ریچارد، تنها کسی که جرات کرد به صورت علنی اعلام کند این شخص کلاهبردار است، ویتالیک بوترین، بنیان‌گذار اتریوم بود.

در نهایت، دادگاه حکمی علیه کریگ رایت صادر کرد و او را یک فرد دروغگو خواند که اذهان عمومی را تحریف کرده است. نتیجه‌ی دادگاه، مهر تاییدی بر صحت ادعاهای هارت و بوترین بود.

زندگی لاکچری و بازاریابی جنجالی ریچارد هارت

سانسورهایی که بر ریچارد هارت تحمیل می‌شد، باعث شد که تلاش‌های هارت برای دیده شدن و معرفی پروژه‎‎‌های خود چندان با موفقیت همراه نشود. از طرف دیگر، با گسترش شبکه‌های اجتماعی و حجم بالای اطلاعات، «جلب توجه» افراد به خود یک چالش بزرگ شده است و این چالشی است که به طور مستقیم بر دیده شدن افراد، کسب و کارها، محصولات و خدمات آن‌ها تأثیر می‌گذارد. این مسائل سبب شد تا ریچارد تصمیم بگیرد که یک روش جنجالی و نامتعارف را برای عبور از سد سانسور و بازاریابی پروژه‌های خودش انتخاب کند. وی به‌جای تکیه بر روش‌های تبلیغاتی سنتی، از شیوه‌ی بازاریابی جنجالی یا خشم‌برانگیز (Outrage Marketing) استفاده کرد تا بتواند مخاطبان بیشتری جذب کند و محصولاتش را به افراد بیشتری بشناساند.

  • بازاریابی جنجالی یا خشم‌برانگیز (Outrage Marketing) یک استراتژی بازاریابی است که در آن، افراد و کسب‌وکارها «عمدا» از محتواهای بحث‌برانگیز، شوکه‌کننده و مخالف هنجارهای اجتماعی استفاده می‌کنند که منجر به واکنش‌های شدید و اغلب منفی در بین مخاطبان می‌شود. هدف از این کار، جلب توجه و ایجاد بحث و جنجال درباره‌ی آن اشخاص و بیزینس‌ها است.

هارت با نمایش خیره‌کننده‌ای از سبک زندگی مجلل خود در شبکه‌های اجتماعی، به نوعی سعی داشت تا افراد بیشتری را به سمت جامعه خود بکشاند. از نمایش کلکسیونی از لباس‌های برند و گران‌قیمت گرفته تا جواهرات و ساعت‌های لوکس و خودروهای گران‌قیمت همه و همه تا حد زیادی به شناخته شدن او کمک کرد. یکی از اقدامات عجیب ریچارد هارت در راستای این بازاریابی، خرید الماس اِنیگما (بزرگ‌ترین الماس تراش‌خورده‌ی جهان) و نام‌گذاری آن به Hex.com بود. اما برخلاف انتظارش، این اقدام آن‌طور که باید در رسانه‌ها به چشم نیامد و جذب مخاطب زیادی را به همراه نداشت.

  • «Any press is good press»؛ یک اصطلاح رایج در زبان انگلیسی است که می‌گوید هر نوع توجهی که به یک برند، محصول یا فرد جلب شود، حتی اگر منفی هم باشد، درنهایت می‌تواند به نفع آن باشد؛ چراکه به بیشتر دیده شدن کمک می‌کند و به نوعی حکم «تبلیغات» برای آن را دارد.

استراتژی Outrage Marketing تا حدودی موفقیت‌آمیز بود؛ به طوری که او توانست چند صد هزار دنبال‌کننده‌ در پلتفرم ایکس (توییتر سابق) جذب کند. اما از سوی دیگر، برخی از اعضای داخلی جامعه‌ به دلیل این رفتارهای نامتعارف هارت از او فاصله گرفتند.

زندگی لاکچری و بازاریابی جنجالی ریچارد هارت

زندگی لاکچری و بازاریابی جنجالی ریچارد هارت

ریچارد هارت بر خلاف بسیاری از بنیان‌گذاران دیگر در صنعت کریپتو، هیچگاه از افراد مشهور یا اصطلاحا سلبریتی‌ها برای تبلیغ پروژه‌های خودش استفاده نکرد و اتفاقا همین مساله یکی از انتقادهایی بود که گاهی برخی از سرمایه‌گذاران به او وارد می‌کردند. آن‌ها معتقد بودند که اگر ریچارد جیب سلبریتی‌ها را برای تبلیغات پر می‌کرد و یا برای لیست شدن ارزهای هکس، پالس و پالس ایکس در صرافی‌های متمرکز هزینه می‌کرد، می‌توانست روند شناخته شدن این پروژه‌ها را تسریع ببخشد و باعث رشد بیشتر قیمت‌ آن‌ها شود.

شاید برای شما حالب باشد که بدانید اخیرا در توییتر مساله لیست شدن در صرافی‌ها به یک بحث جنجالی تبدیل شده است. برخی از چهره‌های معروف صنعت کریپتو همچون جاستین سان (خالق ترون) ادعا کرده است که صرافی کوین بیس به آن‌ها گفته است که برای لیست شدن ارز ترون باید 500 میلیون واحد ارز TRX (حدودا 80 میلیون دلار) پرداخت کنید!

بسیاری از کاربران توییتر، این مساله که تیم یک پروژه به صرافی باج دهد را یکی از مهم‌ترین دلایل ریزش شدید قیمت آن ارز می‌دانند. استدلال این افراد این است که صرافی‌ها طبیعتا تنها به دنبال کسب درآمد هستند و وقتی که حجم زیادی از عرضه‌ی یک توکن را در اختیار داشته باشند، فقط منتظر یک فرصت مناسب برای دامپ آن‌ها در بازار هستند.

چندی پیش، خبری با عنوان «هزینه‌های بازاریابی 37 میلیون دلاری پولکادات و انتقادات جامعه» در رسانه بلاک پُست منتشر کردیم. بر اساس اسنادی که فاش شده، پولکادات در شش ماه اول سال 2024، نزدیک به 40 میلیون دلار برای فعالیت‌های بازاریابی خود همچون پول دادن به سلبریتی‌ها برای تبلیغ ارز دات و یا حتی شرکت در کنفرانس‌ها و برگزاری ایونت‌ها خرج کرده است! یکی از هزینه‌های عجیب پولکادات، پرداخت ماهانه 400 هزار دلار پول به یک کاربر توییتری (که نزدیک به 900 هزار دنبال کننده دارد) است تا در مورد پروژه پولکادات توییت بزند.

این هزینه‌ها از فروش همان توکن‌هایی بدست آمده که در خزانه‌ی بنیاد پولکادات قرار دارد؛ سرمایه‌ای که اساسا باید به نفع سرمایه‌گذاران این پروژه عمل کند. جالب است که طبق آمار وب‌سایت توکن ترمینال، وضعیت تعداد کاربران فعال این شبکه چندان جالب نیست.

جالب است بدانید که برخلاف سایر پروژه‌های مبتنی بر اثبات سهام که تورم را بین استیک‌کنندگان توزیع می‌کنند، پولکادات یخشی از این تورم را به خزانه‌ی خود منتقل می‌کند!

بسیاری از کاربران این مساله را یک سوءمدیریت مالی توصیف کردند. نظر شما در مورد چنین هزینه‌هایی چیست؟

وجود یک جامعه حامی؛ رمز موفقیت او در میان انتقادات

احتمالا برای شما این سوال پیش بیاید که «چرا پروژه‌های ریچارد، برخلاف تمام انتقادات و اتهاماتی که وجود داشته، توانسته‌اند تا حد زیادی موفق عمل کنند؟»

در پاسخ به این سوال باید بگوییم که «حمایت سرمایه‌گذاران و کاربران یک ارز» مهم‌ترین عامل برای رشد قیمتی آن محسوب می‌شود.

هارت به خوبی می‌داند که موفقیت یک پروژه، تنها به فناوری و ایده‌های نوآورانه‌ی آن بستگی ندارد. بلکه ساخت یک جامعه قوی و متحد از حامیان، نقش بسیار مهمی‌تری را ایفا می‌کند. او با ایجاد جوامع آنلاین فعال و تشویق به تعامل بین اعضای آن‌ها، توانسته است پایگاهی وفادار از هواداران را به دور خود جمع کند. این جامعه، در برابر هرگونه انتقاد و چالشی توانسته تا حدودی به عنوان یک سپر محافظتی عمل و به پیشرفت پروژه‌ها نیز کمک کند.

رشد زیاد توکن HEX آن هم در یک مدت کوتاه نشان می‌دهد که جامعه‌ای قوی و متحد می‌تواند تاثیر زیادی بر موفقیت یک پروژه داشته باشد. در واقع، می‌توان گفت که اگرچه زیرساخت فنی و عملکرد یک پروژه مهم هستند؛ اما آن چه که بر رشد قیمتی یک ارز تاثیرگذار است در درجه اول «حمایت و باور جامعه‌ی آن ارز» است.

اینکه ارز هکس بدون پرداخت هیچ گونه هزینه‌ای برای تبلیغات سلبریتی‌ها و صرافی‌ها (امری که در صنعت کریپتو بسیار رایج است) رشد ده هزار برابری را در کمتر از 2 سال تجربه کرده، گواهی بر وجود یک جامعه قوی است که به صورت خودجوش از این ارز (و دیگر پروژه‌های ریچارد) حمایت می‌کنند. در حقیقت، حمایت سرمایه‌گذاران یک ارز در رسانه‌های اجتماعی، خود نقش تبلیغات را بازی می‌کند!

دلایل ریچارد هارت برای راه‌اندازی چنین پروژه‌هایی چه بود؟

ریچارد هارت به دنبال ایجاد یک سیستم مالی شفاف، امن و در دسترس برای همه است. او معتقد است که هر فرد باید بتواند به صورت مستقل و بدون واسطه، در امور مالی خود تصمیم‌گیری کند. با حذف واسطه‌ها، ریسک‌های ناشی از تمرکزگرایی مانند فساد و دستکاری بازار به حداقل می‌رسد. در مجموع، ریچارد هارت به دنبال ایجاد دنیایی است که در آن:

  • قدرت کنترل پول در دستان مردم باشد و نه در دستان دولت‌ها
  • تراکنش‌ها سریع‌تر، ارزان‌تر و امن‌تر انجام شوند.
  • سیستم مالی در برابر سانسور و تقلب مقاوم باشد.

ریچارد هارت؛ قربانی یک توطئه؟

زندگی حرفه‌ای ریچارد هارت، ترکیبی از نوآوری‌های ارزشمند و حواشی ایجاد شده به دلیل اتهامات مختلف است. یکی از اولین اتهامات وارد شده به هارت، مربوط به سال 2002 بود. در آن زمان، بنت هازلتون (Bennett Haselton) مدیر وب‌سایت Peacefire.org، علیه ریچارد و دو نفر دیگر به دلیل نقض قوانین ضد اسپم ایالت واشنگتن شکایت کرد.

اتهامات دیگری نیز در سال‌های بعد علیه هارت مطرح شد. در سال 2007، میکائیل آنتونیو برنال در یک پست در گوگل‌گروپس، هارت را به عنوان عضوی از یک باند مجرمانه در پاناما معرفی کرد. بر اساس این ادعا، هارت و همدستانش با سوءاستفاده از ضعف‌های سیستم قضایی پاناما، اقدام به فریب و سرقت از تجار محلی می‌کردند.

این اتهامات منجر به بازداشت موقت وی گردید اما بعدها مشخص شد که تمام این اتهامات پاپوشی بیش نبوده است و هارت پس از آزادی از زندان، کشور پاناما را ترک کرد. بسیاری از کارشناسان حقوقی بر این باورند که این اتهامات ممکن است نتیجه یک جنگ رسانه‌ای گسترده یا تلاش هماهنگ شده‌ای برای تخریب وجهه و اعتبار ریچارد بوده باشد. شایعاتی نیز مبنی بر دست داشتن یکی از وکلای هارت در این پرونده مطرح شده است.

بررسی اتهامات علیه ریچارد هارت؛ آیا او واقعا قانون را زیر پا گذاشته است؟!

شکایت کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (SEC) از ریچارد هارت یکی از اتفاقات مهمی بود که هم برای وی و هم برای سرمایه‌گذارن پروژه‌هایش دردسر ایجاد کرد. در این شکایت که در تاریخ 9 مرداد 1402 تنظیم شده بود، اتهامات سنگینی به ریچارد هارت وارد شد. به طور مثال، کمیسیون SEC مدعی است که هارت با پیش‌فروش غیرقانونی اوراق بهادار، بیش از یک میلیارد دلار جمع‌آوری کرده و بخشی از آن را صرف خرید کالاهای لوکس کرده است.

اما آیا واقعا همه چیز آنطور که SEC ادعا می‌کند، است؟

  • پیش‌فروش یا قربانی؟ برخلاف ادعای SEC، هکس هیچ‌گاه در مرحله پیش‌فروش نبوده و تنها از طریق ایردراپ و سبد شبانه توزیع شده است. پروژه‌های پالس‌چین و پالس‌ایکس نیز با استفاده از مکانیزم «Sacrifice یا قربانی» راه‌اندازی شدند که در آن، مشارکت‌کنندگان متعهد می‌شدند که هیچ انتظاری از بازگشت سرمایه‌ی خود ندارند. همانطور که می‌دانید نحوه توزیع ارزهای دیجیتال، نحوه جمع‌آوری سرمایه و همچنین تضمین سودآوری از عواملی هستند که می‌توانند برای پروژه‌های ارزهای دیجیتال چالش‌آفرین باشدند. طراحی چنین مکانیزمی برای توزیع توکن‌ها یک اقدام هوشمندانه بود که ریچارد هارت با استفاده از آن، سعی می‌کرد قوانین را به طور کامل رعایت کند و پروژه‌های خود را از هرگونه دردسرهای قانونی در امان نگه دارد.
  • سیستم استیکینگ: یکی از انتقادهای این کمیسیون به پروژه هکس، قابلیت استیک هکس و پرداخت سود است. سیستم استیکینگ هکس به کاربران اجازه می‌دهد تا توکن‌های خود را قفل کرده و سود دریافت کنند و از آنجایی که این سود به صورت توکن هکس و نه ارز فیات می‌باشد، سبب می‌شود تا این سیستم کاملا قانونی باشد.
  • کیف پول عمومی یا کیف مبدا (OA)؟ یکی از بندهای شکایت این است که ریچارد هارت از سرمایه‌های موجود در «کیف پول‌های عمومی» برای پرداخت هزینه‌های شخصی خود استفاده کرده است. این در حالی است که استفاده از عبارت «کیف پول عمومی» اشتباه است. در واقع، پروژه هکس دارای کیف‌ مبدایی (Origin Address) است که هیچ تعهدی نسبت به سرمایه‌گذاران ندارد. استفاده از این کیف‌ها برای هزینه‌های شخصی نیز کاملا قانونی است. هرچند که تاکنون حتی یک واحد ارز هکس هم از این کیف پول برای فروش، خارج نشده است!
  • ثروت شخصی هارت: همانطور که گفتیم ریچارد هارت پیش از ورود به دنیای رمزارز، کسب‌وکارهای موفقی داشته و ثروت قابل توجهی اندوخته است. بنابراین، چه نیازی به استفاده از درآمد حاصل از پروژه‌های رمزارزی برای هزینه‌های شخصی وجود دارد؟

اصطلاحات مربوط به کیف OA و فاز قربانی یا  Sacrifice به طور مفصل در نقد و بررسی شکایت SEC از ریچارد هارت توضیح داده شده است که لینک آن را در ادامه متن قرار داده‌ایم.

به نظر می‌رسد که اتهامات SEC علیه ریچارد هارت، بیشتر بر اساس حدس و گمان و با هدف ضربه زدن به این پروژه است تا بر اساس واقعیت‌های حقوقی. شکایت این کمیسیون از بنیان‌گذاران پروژه‌های ارزهای دیجیتال لزوما نشان‌دهنده غیرقانونی بودن یا کلاهبرداری بودن آن پروژه‌ها نیست. در بسیاری از موارد، این شکایات به دلایل مختلفی از جمله گرفتن رشوه و حتی کسب درآمد از طریق اخذ جریمه مطرح می‌شوند. تاریخچه فعالیت‌های SEC نشان می‌دهد که این نهاد در برخورد با پروژه‌های رمزارزی رویکردی «سلیقه‌ای» داشته و برخی از پروژه‌هایی که نیاز به بررسی و پیگیری داشته‌اند را کلا نادیده گرفته است.

بعد از این شکایت، ریچارد هارت به‌همراه تیمی از 11 وکیل برجسته، آماده نبرد حقوقی با کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (SEC) شد. تیم وکلای هارت شامل برخی از بزرگ‌ترین و معروف‌ترین وکلای حوزه رمزارزها است. این تیم توسط وکلایی رهبری می‌شود که سابقه دفاع از موکلانی مانند دونالد ترامپ و پرونده بیت‌کوین‌کش (Bitcoin cash) را دارند.

نقد و بررسی شکایت SEC از ریچارد هارت

لینک‌های زیر به شما کمک می‌کنند تا اطلاعات بیشتری از مسیری که تاکنون این پرونده طی کرده است، کسب کنید:

افشای هویت فردی که پرونده SEC علیه ریچارد هارت را کلید زد!

سازمان SEC باید کمتر از یک ماه دیگر به درخواست ریچارد هارت پاسخ دهد!

رویارویی بزرگ ریچارد هارت و SEC: آیا SEC صلاحیت پیگیری این شکایت را دارد؟

داستان ریچارد هارت و مستند «The Highest of Stakes»

داستان ریچارد هارت و مستند «The Highest of Stakes»

مستند سینمایی «The Highest of Stakes» که توسط استودیوی Muse Storytelling ساخته شده است، به بررسی رمزارز هکس و شخصیت بنیان‌گذار آن، ریچارد هارت می‌پردازد. این مستند با روایتی دقیق و همه‌جانبه، طیف گسترده‌ای از دیدگاه‌ها را درمورد پروژه هکس به تصویر کشیده (چه منتقدان این پروژه و چه طرفداران آن) و به مخاطب اجازه می‌دهد تا با بررسی جوانب مختلف به نتیجه‌گیری شخصی برسد.

اگر می‌خواهید با ریچارد هارت و محصول آن (هکس) آشنا شوید، تماشای این مستند را از دست ندهید. تیم بلاک‌پست، زیرنویس فارسی این مستند را به منظور سهولت درک مخاطبان فارسی‌زبان تهیه نموده است. برای دسترسی به این مستند، می‌توانید به کانال آپارات بلاک‌پست مراجعه نمایید.

جهت مشاهده مستقیم، لطفا به لینک زیر مراجعه فرمایید:

مستند «The Highest of Stakes»

کلام آخر

ریچارد هارت، کارآفرینی است که سه پروژه‌ی رمزارزی هکس، پالس‌ چین و پالس ایکس را راه‌اندازی کرد. هر کدام از این پروژه‌ها، قابلیت‌ها و نوآوری‌هایی در دل خود دارند که آن‌ها را از دیگر پروژه‌های موجود در این صنعت متمایز کرده است. در این مقاله سعی کردیم تا بدون غرض‌ورزی و کاملا بی‌طرفانه به آنچه که باید در مورد شخصیت پشت این پروژه‌ها بدانید، یپردازیم. حتما دیدگاه خود را نسبت به شخصیت و حتی پروژه‌های ریچارد هارت در قسمت نظرات با ما درمیان بگذارید.

ساجده حسینی

ادبیات انگلیسی خوندم و خیلی تصادفی وارد حوزه کریپتوکارنسی شدم. علاقه زیادی به مطالب تخصصی حوزه بلاک‌چین دارم و به طور پیوسته درمورد تحولات بازار ارزهای دیجیتال ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *